وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس 2
وقتی مافیا هستی و عضو هشتم بی تی اس 2
پارت دوم
ویو ا.ت
در باز شد و با کسی که دیدم تعجب کردم
+آقای لی اینجا چیکار میکنید طبق نقشه شما یک ساعت پیش باید میرفتید
@بله خانم کیم میدونم فقط باهاتون کار داشتم
کوک _:بهتر نیست بریم داخل و در باره این موضوع حرف بزنید
@بله بفرمایید
با این دو نفر رفتیم داخل که سوهیون اومد (اگر یادتون باشه سوهیون برادر سوجون بود)
#آه ا.ت اومدی آقای لی اسرار داشت برای محموله ها باهات حرف بزنه
+بله
@خانم کیم ما تا الان خیلی خوب تونستیم شراکت رو با شما نگه داریم و این برای ما یک برد عالی بود که تونستیم با گروه شما شریک بشیم طبق اسامی اسلحه ها برای شما ارسال کردیم اما متاسفانه یکی از اسلحه ها جلو وادراتش توسط یک نفر گرفته شده که امکان ندارد به یک کشور برسه چون همون وسط راه دزدیده میشه
+دزدیده میشه ؟!
_اما چجوری ؟!
@اقای جئون خودمون هم دنبال این موضوع هستیم ولی هرکی هست میدونیم خیلی زبر و زرنگه
+در بهترین فرصت براش یه تله میزارم که گیرش بندازم یادتون نرفته که من کیم ا.ت هستم
@نه به این موضوع یقین دارم
+خوبه ...خب میتونید برید
@بله خدانگهدار
از آقای لی خداحافظی کردیم و رفت
+کوک بیا بریم اسلحه ها رو چک کنیم
_بریم
با کوک رفتیم لیست اسلحه ها و خودشون رو چک کردیم بعد از دو ساعت رفتیم سالن تمرین
+چرا کسی نیست ؟!
_نمیدونم حتما رفتند ولش کن بیا دنس رو تمرین کنیم فردا تا سلامتی کنسرته
+راست میگی
با کوک دنس آهنگ ها رو تمرین کردیم بعد از سه ساعت نزدیک های ساعت چهار بود که همونجا تو سالن خوابمون برد
من یه طرف سالن بودم و کوک یه طرف سالن صبح با داد کلی آدم بیدار شدیم
نامجون:سانا ول کن
سانا@:چی چی رو ول کن دیشب کوک نیامده خونه معلوم نیست با این دختره عوضی چیکار میکرد
یونگی:سانا حرف دهنت رو بفهم
@چی الان طرفداری اون ا.ت رو میکنید هه من زن کوک هستم
زن تهیونگ:سانا میبندی یا خودم بیا جوری دهنت رو ببندم که تا آخر عمرت نتونی حرف بزنی اون ها دیشب تمرین میکردند می فهمی
@هه تمرین جالبه یه تمرین آنقدر طول میکشه که ...
از جام بلند شدم دیگه کامل خواب از سر من و کوک پریده بود
رفتم سمتش و چون پشتش بودم از پشت موهاش رو کشیدم
+چی داری میگی با خودت ها
باز کی ولت کرده که اینجوری هار شدی
@هه من من که شوهر دارم این تویی که خودت رو به اعضا می چسبونی
زن یونگی:سانا حرف دهنت رو بفهم اینا کار تو هست نه ا.ت
@چرا همه دارید از اون دفاع میکنید کوک شوهر منه من از کوک بچه ...
هنوز حرفش تمام نشده بود که کوک یه دونه کوبوند تو صورتش
_دفعه آخرت باشه میگی اون ها بچه های من هستند که ...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN##JUNGKOOK
پارت دوم
ویو ا.ت
در باز شد و با کسی که دیدم تعجب کردم
+آقای لی اینجا چیکار میکنید طبق نقشه شما یک ساعت پیش باید میرفتید
@بله خانم کیم میدونم فقط باهاتون کار داشتم
کوک _:بهتر نیست بریم داخل و در باره این موضوع حرف بزنید
@بله بفرمایید
با این دو نفر رفتیم داخل که سوهیون اومد (اگر یادتون باشه سوهیون برادر سوجون بود)
#آه ا.ت اومدی آقای لی اسرار داشت برای محموله ها باهات حرف بزنه
+بله
@خانم کیم ما تا الان خیلی خوب تونستیم شراکت رو با شما نگه داریم و این برای ما یک برد عالی بود که تونستیم با گروه شما شریک بشیم طبق اسامی اسلحه ها برای شما ارسال کردیم اما متاسفانه یکی از اسلحه ها جلو وادراتش توسط یک نفر گرفته شده که امکان ندارد به یک کشور برسه چون همون وسط راه دزدیده میشه
+دزدیده میشه ؟!
_اما چجوری ؟!
@اقای جئون خودمون هم دنبال این موضوع هستیم ولی هرکی هست میدونیم خیلی زبر و زرنگه
+در بهترین فرصت براش یه تله میزارم که گیرش بندازم یادتون نرفته که من کیم ا.ت هستم
@نه به این موضوع یقین دارم
+خوبه ...خب میتونید برید
@بله خدانگهدار
از آقای لی خداحافظی کردیم و رفت
+کوک بیا بریم اسلحه ها رو چک کنیم
_بریم
با کوک رفتیم لیست اسلحه ها و خودشون رو چک کردیم بعد از دو ساعت رفتیم سالن تمرین
+چرا کسی نیست ؟!
_نمیدونم حتما رفتند ولش کن بیا دنس رو تمرین کنیم فردا تا سلامتی کنسرته
+راست میگی
با کوک دنس آهنگ ها رو تمرین کردیم بعد از سه ساعت نزدیک های ساعت چهار بود که همونجا تو سالن خوابمون برد
من یه طرف سالن بودم و کوک یه طرف سالن صبح با داد کلی آدم بیدار شدیم
نامجون:سانا ول کن
سانا@:چی چی رو ول کن دیشب کوک نیامده خونه معلوم نیست با این دختره عوضی چیکار میکرد
یونگی:سانا حرف دهنت رو بفهم
@چی الان طرفداری اون ا.ت رو میکنید هه من زن کوک هستم
زن تهیونگ:سانا میبندی یا خودم بیا جوری دهنت رو ببندم که تا آخر عمرت نتونی حرف بزنی اون ها دیشب تمرین میکردند می فهمی
@هه تمرین جالبه یه تمرین آنقدر طول میکشه که ...
از جام بلند شدم دیگه کامل خواب از سر من و کوک پریده بود
رفتم سمتش و چون پشتش بودم از پشت موهاش رو کشیدم
+چی داری میگی با خودت ها
باز کی ولت کرده که اینجوری هار شدی
@هه من من که شوهر دارم این تویی که خودت رو به اعضا می چسبونی
زن یونگی:سانا حرف دهنت رو بفهم اینا کار تو هست نه ا.ت
@چرا همه دارید از اون دفاع میکنید کوک شوهر منه من از کوک بچه ...
هنوز حرفش تمام نشده بود که کوک یه دونه کوبوند تو صورتش
_دفعه آخرت باشه میگی اون ها بچه های من هستند که ...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN##JUNGKOOK
۴.۰k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.