عشقمنوتو

#عشق_منو_تو
پارت 5💎


شوگا یکمی مست بود
+اقای...
_هیسس
+ولی..
_گفتم ساکت
+(خفه شد😂)

فقط صدای نفس کشیدنشون میومد

به هم خیره بودن و به کلی اجزای صورت همدیگه رو نگاه میکردن

این تا وقتی ادامه داشت که
شوگا ات رو بغل کرد

+اقا شما مستین؟
_نه

شوگا راست میگفتم اون جنبش بالا بود هرچقدرم میخورد
زیاد مست نمیشد
الان هم هم هوشیار بود و هم مست
ولی میدونست چیکار میکنه

_ببین الان باید که کاری کنیم شاید دردت بیاد
+نه نه نه... تو که نمیخای اون کارو کنی(ترس)
_دقیقا درست گفتی
+(بغض) ترو خدا این کارو نکن من اولین بارمه نمیخام به دسته کسی که بهش حسی ندارم گرفته بشه
_دروغ نگو اخه مگه میشه دختری مثل تو تا الان باکره باشه
+بخدا هستم قسم میخورم
_من چرا باید قسم تورو باور کنم
+ترو خدا من نمیخاممم(داد)
_خفه شو

#جیم_ات
دیدگاه ها (۰)

#عشق_منو_تو پارت 6💎شوگا ات رو برد تو اتاقش و ات رو انداخت رو...

آگوست دی عاشق p҉҉҉4🍻* رفتم پایین برای نهار رفتم برای نهار س...

#عشق_منو_تو پارت 4💎ات رفت و به اجوما گفتش و اجوما گفت چیکار ...

کلی رمان براتون آماده کردم دوپارت هم از اگوست دی عاشق آماده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط