فلسفه فلسطین
سرزمین فلسطین به لحاظ جغرافیایی دارای ویژگی منحصر بفردی در روی کره زمین است. این سرزمین عمدتاً همان دریای مرده(Dead Sea) است. بدین لحاظ گودترین خاک روی زمین است همانطور که مثلاً قله اورست بلندترین جای زمین می باشد. به همین دلیل به لحاظ اقتصادی و منابع و ثروتهای طبیعی هم فقیرترین کشور جهان است. پس در واقع خاک فلسطین مستضعفترین خاک روی زمین است. خاشع ترین و فقیرترین!
این سرزمین در عین حال مهد ظهور هزاران پیامبر بوده و قبر بسیاری از آنان در این بخش از زمین می باشد. این ضعیفترین خاک زمین مهد ظهور بیشترین پیامبران خدا هم بوده است.
وعده ظهور یهوه خدای موسی هم در همین سرزمین و بر کوه صهیون در اورشلیم می باشد که این سرزمین را مبدل به سرزمین موعود و نجات بنی اسرائیل ساخته است. و می دانیم که محل عروج پیامبر اسلام و عروج مسیح هم بوده است و در روایات اسلامی و شیعی و همچنین برخی از روایات یهود و مسیحی نخستین نشانه های جهانی آخرالزمان هم در این سرزمین آشکار می شود و این سرزمین میعادگاه و مبدأ وقایعی خواهد بود که به جنگ بزرگ جهانی منجر می شود و نجات بشریت نیز متعاقب این وقایع آغاز می گردد.
و امروزه نیز شاهدیم که حدود نیم قرن است که این سرزمین مبدل به کانون همه مسائل جهانی گشته و اکثر انقلابات جهان تحت الشعاع و حمایت انقلابیون این سرزمین به پیروزی رسیده ولی خود این سرزمین و ساکنانش در جنگ و ناامنی فزاینده غرق می شوند و ساکنانش مبدل به مستضعفترین مردم جهان گشته اند. این استضعاف هم فقط شامل حال اعراب و مسلمانان نیست بلکه یهودیان مقیم این سرزمین نیز که تحت حکومت نظامی دولت اسرائیل هستند نیز ناامن ترین و بدبخت ترین یهودیان جهانند و همچون قلی در زندان هستند که لحظه ای آرام و قرار ندارند.
مارتین بوبر عارف سوسیالیست یهود آلمانی هم نیمه دوم عمرش را قبل از تشکیل دولت اسرائیل به اورشلیم مهاجرت کرد و در دامنه کوه صهیون اقامت گزید و مشغول تربیت مریدانی گشت و یک جامعه سوسیالیستی–عرفانی را بنا نهاد و در انتظار ظهور یهوه از کوه صهیون از جهان رفت و تا به آخر با دولت اسرائیل سر سازگاری نداشت و اکثر پیروانش را مسلمانان تشکیل می دادند.
همه نشانه ها گواه بر این حقیقت هستند که گویی سرنوشت جهان منوط به سرنوشت فلسطین است و همه ابرقدرتها و حکومتهای روی زمین بطرزی جادویی درگیر سرنوشت ملتی آواره و بغایت فقیرند که در پست ترین و فقیرترین خاک روی زمین زندگی می کنند و هر آن برای کشته شدن آماده اند و جوانانش بمب به شکم می بندند و خود را به سپاه دشمن می زنند و حیرت آورترین پدیده فرهنگی در تاریخ را بدعت نهاده اند و خط بطلان بر جان خویش کشیده اند. این رویاروئی سنگ و بمب است عصر حجر با عصر اتم. رویاروئی فقیرترین مردمان با ثروتمندترین قدرتمندان جهان. انقلابیون فلسطینی به همه انقلابیون جهان یاری دادند و پیروزشان نمودند ولی کسی به این انقلابیون رغبتی ندارد و حداکثر صدقه ای می اندازد و می رود و یا از آنان به عنوان یک حربه دیپلماتیک و وجه المصالحه منافع ملی خود بهره می گیرد.
گویا خداوند این واقعه حیرت آور را بصورت یک امتحان جهانی پیش روی اهالی زمین قرار داده است تا ببیند که چه کسی نیکوکارتر است.
واقعه فلسطین پدیده ای بسیار بیشتر و برتر و پیچیده تر از یک پدیده سیاسی- نظامی- استعماری- امپریالیستی- صهیونیستی است. این یک اسطوره عرفانی است که سرزمین پیامبران خدا یعنی مستضعفترین مردمان تاریخ بشر را مهد اتحاد و درگیری همه قدرتهای جهانی ساخته است و همچون گردابی مخوف کل جهانیان را به سوی خود می کشد و کسی را امکان گریز از آن نیست. این گودال بزرگی که دریایی مرده است کل بشریت را در کام خود فرو می برد و بخود می خواند.
تفکر در باره فلسطین براستی یکی از قلمروهای عینی و رئالیستی و در درجه اول معرفت شناسی است.امروزه بایستی در درسهای فلسفی موضوعی به نام فلسفه فلسطین را هم گنجاند و مورد نقد و بررسی قرار داد.
فلسطین یک موضوع فلسفی- عرفانی است و یکی از حیرت آورترین پدیده های عرصه مدرنیزه و آخرالزمان است.
منبع:دائره المعارف عرفانی،جلد پنجم،اثر استاد علی اکبر خانجانی
www.khanjany.org
این سرزمین در عین حال مهد ظهور هزاران پیامبر بوده و قبر بسیاری از آنان در این بخش از زمین می باشد. این ضعیفترین خاک زمین مهد ظهور بیشترین پیامبران خدا هم بوده است.
وعده ظهور یهوه خدای موسی هم در همین سرزمین و بر کوه صهیون در اورشلیم می باشد که این سرزمین را مبدل به سرزمین موعود و نجات بنی اسرائیل ساخته است. و می دانیم که محل عروج پیامبر اسلام و عروج مسیح هم بوده است و در روایات اسلامی و شیعی و همچنین برخی از روایات یهود و مسیحی نخستین نشانه های جهانی آخرالزمان هم در این سرزمین آشکار می شود و این سرزمین میعادگاه و مبدأ وقایعی خواهد بود که به جنگ بزرگ جهانی منجر می شود و نجات بشریت نیز متعاقب این وقایع آغاز می گردد.
و امروزه نیز شاهدیم که حدود نیم قرن است که این سرزمین مبدل به کانون همه مسائل جهانی گشته و اکثر انقلابات جهان تحت الشعاع و حمایت انقلابیون این سرزمین به پیروزی رسیده ولی خود این سرزمین و ساکنانش در جنگ و ناامنی فزاینده غرق می شوند و ساکنانش مبدل به مستضعفترین مردم جهان گشته اند. این استضعاف هم فقط شامل حال اعراب و مسلمانان نیست بلکه یهودیان مقیم این سرزمین نیز که تحت حکومت نظامی دولت اسرائیل هستند نیز ناامن ترین و بدبخت ترین یهودیان جهانند و همچون قلی در زندان هستند که لحظه ای آرام و قرار ندارند.
مارتین بوبر عارف سوسیالیست یهود آلمانی هم نیمه دوم عمرش را قبل از تشکیل دولت اسرائیل به اورشلیم مهاجرت کرد و در دامنه کوه صهیون اقامت گزید و مشغول تربیت مریدانی گشت و یک جامعه سوسیالیستی–عرفانی را بنا نهاد و در انتظار ظهور یهوه از کوه صهیون از جهان رفت و تا به آخر با دولت اسرائیل سر سازگاری نداشت و اکثر پیروانش را مسلمانان تشکیل می دادند.
همه نشانه ها گواه بر این حقیقت هستند که گویی سرنوشت جهان منوط به سرنوشت فلسطین است و همه ابرقدرتها و حکومتهای روی زمین بطرزی جادویی درگیر سرنوشت ملتی آواره و بغایت فقیرند که در پست ترین و فقیرترین خاک روی زمین زندگی می کنند و هر آن برای کشته شدن آماده اند و جوانانش بمب به شکم می بندند و خود را به سپاه دشمن می زنند و حیرت آورترین پدیده فرهنگی در تاریخ را بدعت نهاده اند و خط بطلان بر جان خویش کشیده اند. این رویاروئی سنگ و بمب است عصر حجر با عصر اتم. رویاروئی فقیرترین مردمان با ثروتمندترین قدرتمندان جهان. انقلابیون فلسطینی به همه انقلابیون جهان یاری دادند و پیروزشان نمودند ولی کسی به این انقلابیون رغبتی ندارد و حداکثر صدقه ای می اندازد و می رود و یا از آنان به عنوان یک حربه دیپلماتیک و وجه المصالحه منافع ملی خود بهره می گیرد.
گویا خداوند این واقعه حیرت آور را بصورت یک امتحان جهانی پیش روی اهالی زمین قرار داده است تا ببیند که چه کسی نیکوکارتر است.
واقعه فلسطین پدیده ای بسیار بیشتر و برتر و پیچیده تر از یک پدیده سیاسی- نظامی- استعماری- امپریالیستی- صهیونیستی است. این یک اسطوره عرفانی است که سرزمین پیامبران خدا یعنی مستضعفترین مردمان تاریخ بشر را مهد اتحاد و درگیری همه قدرتهای جهانی ساخته است و همچون گردابی مخوف کل جهانیان را به سوی خود می کشد و کسی را امکان گریز از آن نیست. این گودال بزرگی که دریایی مرده است کل بشریت را در کام خود فرو می برد و بخود می خواند.
تفکر در باره فلسطین براستی یکی از قلمروهای عینی و رئالیستی و در درجه اول معرفت شناسی است.امروزه بایستی در درسهای فلسفی موضوعی به نام فلسفه فلسطین را هم گنجاند و مورد نقد و بررسی قرار داد.
فلسطین یک موضوع فلسفی- عرفانی است و یکی از حیرت آورترین پدیده های عرصه مدرنیزه و آخرالزمان است.
منبع:دائره المعارف عرفانی،جلد پنجم،اثر استاد علی اکبر خانجانی
www.khanjany.org
۱.۴k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.