p17
p17
جین. یاااا بسه دیگه شما منو پیر کردین
کوک. تقصیر اینه
ات. جین هیونگ میشه یه دستمال بدی اتاقمو تمیز کنم؟
کوک. اتاق من
ات. نامجون هیونگ میبینی چی میگه(بغض الکی)
نامجون. کوک بچه شدی؟
ات. نچ نچ بچه
کوک. بابا همه طرف اونین(عصبی)
ات.بیا خودم طرفت میشم دشمن خونی
جین. هی خدااا خودشون دعوا میکنن بعدم طرف همدیگه رو میگیرن
ات. من انقدر مهربونم دیگه نم..
کوک. زیاد زر نزن برو اتاقو تمیز کن
ات. بزنم له شیییی
جین. بیا اینم دستمال برو
ات. ممنونننن
دستمالو گرفتمو رفتم اتاق داشتم تمیز میکردم که چند تا ورقه روی زمین دیدم لابد آشغاله برداشتمو انداختم تو سطل آشغال
.
.
بلخره تموم شد هوفففف اتاق برق میزنه هه کار خودمه
رفتم پایین پیش جین هیونگ
ات. جین هیونگگگ کارم تموم شد
جین. آفرین بهت
گوک. من میرم ادامه آهنگمو بنویسم
جیمین. ات بیا یکم فیلم ببینیم
ات. اوکی
داشتیم فیلم میدیدیم که یهو داد عصبی کوک بلند شد
کوک. اتتتتت میکشمتتتت(داد، عصبی)
ات. چیشده؟
جین. چرا انقدر عصبی ای
بلند شدم رفتم نزدیک کوک که یهو سوزشی روی گونم احساس کردم... امکان نداره نه نه اون... اون منو زد؟ ما همیشه شوخی میکردیم دعوامیکردیم اما همدیگه رو کتک نمیزدیم... سرمو با بغض بالا آوردمو تو چشماش زل زدم
ات. تـ تو الان منو زدی؟(بغض)
کوک. اره زدمت توی عوضی چطور تونستی همیچین کاریو با من بکنی هااااا من دوماه زحمت کشیدمممم
ات. مـ من چیکار کردم مگه؟(بغض)
کوک. چیکار کردی؟ هه تو آهنگی که نوشته بودمو انداختی سطل آشغال ات تو یه دیونه ای از اولشم جات تو گروه ما نبود از همون اولشم میدونستم یه به درد نخور آشغالی فقطو فقط دردسری
ات. کـ کو...(بغض)
کوک. اسم منو به اون زبون کثیفت نیارررر.... ازت متنفرم ازت متنفر پارک ات
اینو گفتو رفت
که همون لحظه اعضا امدن دورم جمع شدن
جین. ات خوبی ات؟
ادامه دارد...
حمایت کنید🥹❤
جین. یاااا بسه دیگه شما منو پیر کردین
کوک. تقصیر اینه
ات. جین هیونگ میشه یه دستمال بدی اتاقمو تمیز کنم؟
کوک. اتاق من
ات. نامجون هیونگ میبینی چی میگه(بغض الکی)
نامجون. کوک بچه شدی؟
ات. نچ نچ بچه
کوک. بابا همه طرف اونین(عصبی)
ات.بیا خودم طرفت میشم دشمن خونی
جین. هی خدااا خودشون دعوا میکنن بعدم طرف همدیگه رو میگیرن
ات. من انقدر مهربونم دیگه نم..
کوک. زیاد زر نزن برو اتاقو تمیز کن
ات. بزنم له شیییی
جین. بیا اینم دستمال برو
ات. ممنونننن
دستمالو گرفتمو رفتم اتاق داشتم تمیز میکردم که چند تا ورقه روی زمین دیدم لابد آشغاله برداشتمو انداختم تو سطل آشغال
.
.
بلخره تموم شد هوفففف اتاق برق میزنه هه کار خودمه
رفتم پایین پیش جین هیونگ
ات. جین هیونگگگ کارم تموم شد
جین. آفرین بهت
گوک. من میرم ادامه آهنگمو بنویسم
جیمین. ات بیا یکم فیلم ببینیم
ات. اوکی
داشتیم فیلم میدیدیم که یهو داد عصبی کوک بلند شد
کوک. اتتتتت میکشمتتتت(داد، عصبی)
ات. چیشده؟
جین. چرا انقدر عصبی ای
بلند شدم رفتم نزدیک کوک که یهو سوزشی روی گونم احساس کردم... امکان نداره نه نه اون... اون منو زد؟ ما همیشه شوخی میکردیم دعوامیکردیم اما همدیگه رو کتک نمیزدیم... سرمو با بغض بالا آوردمو تو چشماش زل زدم
ات. تـ تو الان منو زدی؟(بغض)
کوک. اره زدمت توی عوضی چطور تونستی همیچین کاریو با من بکنی هااااا من دوماه زحمت کشیدمممم
ات. مـ من چیکار کردم مگه؟(بغض)
کوک. چیکار کردی؟ هه تو آهنگی که نوشته بودمو انداختی سطل آشغال ات تو یه دیونه ای از اولشم جات تو گروه ما نبود از همون اولشم میدونستم یه به درد نخور آشغالی فقطو فقط دردسری
ات. کـ کو...(بغض)
کوک. اسم منو به اون زبون کثیفت نیارررر.... ازت متنفرم ازت متنفر پارک ات
اینو گفتو رفت
که همون لحظه اعضا امدن دورم جمع شدن
جین. ات خوبی ات؟
ادامه دارد...
حمایت کنید🥹❤
۵.۴k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.