پارت سوم💜
پارت سوم💜
# اوکی بریم
+سلام دختررر خیلی وقته ندیدمت
سه بیوک: سلام یونااا دلتنگت بودم
سه بیوک: معرفی نمیکنید آقارو؟
+ایشون مکس دوست پسرم هستن
گیهون(داماد): من اینجا هویجم
+عههه سلام گیهون چخبرا؟
گیهون: سلامتی
+امشب زیاد به این رفیق ما سخت نگیری ها
سه بیوک: یونا توهم دیگ باید شوهر کنیا
+نه بابا هنوز زوده
# میخوای خودم برات شبه عروسی بگیرم؟(همونی ک خودتو مودونید)
+عههه مکس
# (در گوش یونا) ته داره نگاهمون میکنه گوش میده عادی باش
# چیه دارم حقیقت میگم مگه نه؟
گیهون: اره
# دیدی
+عههه خب خوشحال شدیم به پای هم پیرشین خدافظ
سه بیوک و گیهون: ممنون خدافظ
ته ویو
_پسره آشغال اههه ایکاش الان یونا مال من بود(فشار با زبون به لپ)
جیمین: ته چیزی شده؟
_نه
جیمین: اینطوری که میگی یعنی شده
جیمین: مشکل یونا عه ن؟
_(بغض) اره
جیمین: باید اعتراف کنی بش
_اون دوست پسر داره میفهمی جیمین؟
(ببخشید گند میزنم به تصوراتتون اما ته اینو با داد گفت ولی جوری که فقط خودشون بشنون)
جیمین: به هر حال باید اعتراف کنی اینطوری راحت میشی
_سعی میکنم
جیمین: داداش خودمی
_(لبخند مصنوعی)
(تو دسشویی)
(فقت ته یونا هستن)
+چیکارمیکنی ته باز مست کردی
_از کجا فهمیدی؟
+هروقت اینطوری میشی مستی
که یهو مکس اومد
# چیکار میکنی ته
+خیلی مسته مکس
# بیا بریم دکتر ته
_نیازی نیست من خوبم (هوشیار شد)
+خداروشکر
+رفتیم داخل دیدیم بچه ها نشستن منتظر مان
همه: چقدر دیر اومدین
+ببخشید بچه ها طول کشید
همه: عیب نداره حالا بشینید
ادامه پارت بعد
شرطا
50 تایی بشیمم
# اوکی بریم
+سلام دختررر خیلی وقته ندیدمت
سه بیوک: سلام یونااا دلتنگت بودم
سه بیوک: معرفی نمیکنید آقارو؟
+ایشون مکس دوست پسرم هستن
گیهون(داماد): من اینجا هویجم
+عههه سلام گیهون چخبرا؟
گیهون: سلامتی
+امشب زیاد به این رفیق ما سخت نگیری ها
سه بیوک: یونا توهم دیگ باید شوهر کنیا
+نه بابا هنوز زوده
# میخوای خودم برات شبه عروسی بگیرم؟(همونی ک خودتو مودونید)
+عههه مکس
# (در گوش یونا) ته داره نگاهمون میکنه گوش میده عادی باش
# چیه دارم حقیقت میگم مگه نه؟
گیهون: اره
# دیدی
+عههه خب خوشحال شدیم به پای هم پیرشین خدافظ
سه بیوک و گیهون: ممنون خدافظ
ته ویو
_پسره آشغال اههه ایکاش الان یونا مال من بود(فشار با زبون به لپ)
جیمین: ته چیزی شده؟
_نه
جیمین: اینطوری که میگی یعنی شده
جیمین: مشکل یونا عه ن؟
_(بغض) اره
جیمین: باید اعتراف کنی بش
_اون دوست پسر داره میفهمی جیمین؟
(ببخشید گند میزنم به تصوراتتون اما ته اینو با داد گفت ولی جوری که فقط خودشون بشنون)
جیمین: به هر حال باید اعتراف کنی اینطوری راحت میشی
_سعی میکنم
جیمین: داداش خودمی
_(لبخند مصنوعی)
(تو دسشویی)
(فقت ته یونا هستن)
+چیکارمیکنی ته باز مست کردی
_از کجا فهمیدی؟
+هروقت اینطوری میشی مستی
که یهو مکس اومد
# چیکار میکنی ته
+خیلی مسته مکس
# بیا بریم دکتر ته
_نیازی نیست من خوبم (هوشیار شد)
+خداروشکر
+رفتیم داخل دیدیم بچه ها نشستن منتظر مان
همه: چقدر دیر اومدین
+ببخشید بچه ها طول کشید
همه: عیب نداره حالا بشینید
ادامه پارت بعد
شرطا
50 تایی بشیمم
۱۲.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.