غریبِ آشنا💙
+ بیا واست چند تا از عکس هایی که ازِش انداختم ، نشونت بدم .
- برو بابا تو اَم . قیافهٔ قورباغهای مانندش و میخوای نشونم بدی ؟ یا اون غرور بیش از حدش که تو همهٔ عکساش بیداد میکنه ؟! چیه ؟ اونجوری نگاه نکنا ! خب راست میگم
دیگه آخه مگه اون شازده بَر و رو داره که من بیام عکساشو ببینم ؟!
+ اصلا یه ذره لطافت و احساس نداری
متاسفانه . من و بگو میخواستم عکس های جدیدشو بهت نشون بدم .
- کدومارو میگی ؟
+ چیشد تو که نمیخواستی ببینی !
- خب الان دلم خواست ببینم ، چی میشه مثلا ؟!
+ از دست تو . اون آلبوم سرمهای رو بیار ، همون که رو میز ِ اتاقم هست رو
میگم .
- باشه . بیا ، اینم آلبوم .
+ این عکسارو ببین . اینارو تازه ازِش
گرفتم .
- عهههه آره . اینارو ندیده بودم .
اوهوکی ! ترشی نخوره این پسره یه چیزش میشه ها ! جوون عکساتو قربون .
+ صد دفعه گفتم درست حرف بزن .
این چه مدل حرف زدنه هاان ؟!
- خب بابا تو اَم . بقیهــَشم نشون بده .
+ اینو ببین ! اینو خیلی دوست دارم .
دقیقا وقتی بود که رفتیم دوتایی پارک ِ
کنار ِ دانشگاه .
- همون پاتوق ِ همیشگیتون ؟ خیابون
شهناز و آبرسان ؟ لامصـب اونجا خیلی
خوبه .
+ آره خیلی . دیگه بعد از اون روز ، هیچوقت نرفتیم .
- چرا ؟
+ آخه همش میپیچوند . یا میگفت قرار دارم ، یا میگفت حوصله ندارم ، یا میگفت وقت ندارم ، فلان و فلان !
- ای بابا چرا ؟
+ خودمم نمیدونستم . ولی تا وقتی که دنبالش کردم و فهمیدم چرا نمیاد .
- خب چی دیدی ؟
+ داشت واسه عروسیش خرید میکرد .
جفتشون خیلی بِهَم دیگه میومدن .
بعد از خرید ِ وسایل ، رفت گلفروشی سر ِ خیابون ، یه شاخه گل شقایق خرید .
- چیییییی! گل شقایق! همون گلی که تو عاشقشی؟
+ آره . مثل اینکه نامزدش دوست داشت که خرید براش .
ولی میدونی چی دلم و آتیش میگیره ؟
-چی ؟
+ کاش اصلا تعقیبش نمیکردم .
کاش اصلا ندیده بودمشون ! اونم دوتایی ، کنار همدیگه .
#زمزمه_های_پنهانم📼
#میم_عین❄️
#کپی_حرام🚫
- برو بابا تو اَم . قیافهٔ قورباغهای مانندش و میخوای نشونم بدی ؟ یا اون غرور بیش از حدش که تو همهٔ عکساش بیداد میکنه ؟! چیه ؟ اونجوری نگاه نکنا ! خب راست میگم
دیگه آخه مگه اون شازده بَر و رو داره که من بیام عکساشو ببینم ؟!
+ اصلا یه ذره لطافت و احساس نداری
متاسفانه . من و بگو میخواستم عکس های جدیدشو بهت نشون بدم .
- کدومارو میگی ؟
+ چیشد تو که نمیخواستی ببینی !
- خب الان دلم خواست ببینم ، چی میشه مثلا ؟!
+ از دست تو . اون آلبوم سرمهای رو بیار ، همون که رو میز ِ اتاقم هست رو
میگم .
- باشه . بیا ، اینم آلبوم .
+ این عکسارو ببین . اینارو تازه ازِش
گرفتم .
- عهههه آره . اینارو ندیده بودم .
اوهوکی ! ترشی نخوره این پسره یه چیزش میشه ها ! جوون عکساتو قربون .
+ صد دفعه گفتم درست حرف بزن .
این چه مدل حرف زدنه هاان ؟!
- خب بابا تو اَم . بقیهــَشم نشون بده .
+ اینو ببین ! اینو خیلی دوست دارم .
دقیقا وقتی بود که رفتیم دوتایی پارک ِ
کنار ِ دانشگاه .
- همون پاتوق ِ همیشگیتون ؟ خیابون
شهناز و آبرسان ؟ لامصـب اونجا خیلی
خوبه .
+ آره خیلی . دیگه بعد از اون روز ، هیچوقت نرفتیم .
- چرا ؟
+ آخه همش میپیچوند . یا میگفت قرار دارم ، یا میگفت حوصله ندارم ، یا میگفت وقت ندارم ، فلان و فلان !
- ای بابا چرا ؟
+ خودمم نمیدونستم . ولی تا وقتی که دنبالش کردم و فهمیدم چرا نمیاد .
- خب چی دیدی ؟
+ داشت واسه عروسیش خرید میکرد .
جفتشون خیلی بِهَم دیگه میومدن .
بعد از خرید ِ وسایل ، رفت گلفروشی سر ِ خیابون ، یه شاخه گل شقایق خرید .
- چیییییی! گل شقایق! همون گلی که تو عاشقشی؟
+ آره . مثل اینکه نامزدش دوست داشت که خرید براش .
ولی میدونی چی دلم و آتیش میگیره ؟
-چی ؟
+ کاش اصلا تعقیبش نمیکردم .
کاش اصلا ندیده بودمشون ! اونم دوتایی ، کنار همدیگه .
#زمزمه_های_پنهانم📼
#میم_عین❄️
#کپی_حرام🚫
۵.۰k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.