تو حق نداری

تو حق نداری

عاشقِ کسی بمانی

که سال هاست رفته

تو مالِ کسی نیستی

که نیست

تو حق نداری

اسمِ دردهای مزمنت را

عشق بگذاری

می‌توانی مدیونِ زخم‌هایت باشی

اما محتاجِ آنکه زخمیَت کرده نه

دست بردار

از این افسانه‌های بی‌ سر و ته

که به نامِ عشق

فرصتِ عشق را از تو می‌گیرد

آنکه تو را زخمیِ خود می‌خواهد

آدمِ تو نیست

آدم نیست

و تو سال هاست

حوای بی آدمی

حواست نیست ...
دیدگاه ها (۱۲)

بر بالشی از خاطره بگذار سرت راشاید که فراموش کنی دور و برت ر...

تا از تو هم آزرده شوم سرزنشم کنآه این منم ای آینه ! کم سرزنش...

جسارت می خواهـــد....؛ نزدیک شدن به افکار دختری، که‌روز هامر...

‌ بعضی ها رهگذرندازهمان اول..می آیندکه بروند.می آیندکه نمانـ...

لیستی از سریال‌های دوست داشتنی کره‌ایبه ترتیب مربوط به سریال...

بعد از تو یعنی بیداری به انضمام خواب هایی که داشتم تو را در...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۲(گوینده : میتسوری:)امروز میخوام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط