دیر گاهیست در این تنهایی

دیر گاهی‌ست در این تنهایی،
رنگ خاموشی، در طرح لب است
بانگی از دور مرا می خواند،
لیک پاهایم در قیر شب است،
دیدگاه ها (۲)

"چیزی نیست" کلمه ایست، که آن را میگوییم...وقتی که درونمان ،ل...

همیشه بخشی از آدم جایی جا می ماندآدم میروداما بخش مهمی از او...

#روسری_باز_کن_و_پیرهنت_را_بتکانباغ گیلاس و هلوی بدنت را بتکا...

غم رسید و دل گرفت و حال هم پشت سرشمن شکستم دل شکست و بال هم ...

خاطراتم را که مرور‌ می کنم همیشه یک‌ نکته آزارم می دهد ...در...

شعر

باورِ خاموشی در عمقِ وجودم زنده است؛ نه از آرامش، که از فرسو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط