روسری باز کن و پیرهنت را بتکان
#روسری_باز_کن_و_پیرهنت_را_بتکان
باغ گیلاس و هلوی بدنت را بتکان
چقدَر شعرِ قشنگ از دهنت می بارد
غزلی تازه بیاور دهنَت را بتکان
کوچه از بوی خداحافظی ات لبریز است
ناگهانی برس و آمدنت را بتکان
شب شعری ست در این شهر که جایت خالی ست
میوه های تَرِ باغ سخنت را بتکان
دست در وسوسه ی چیدن سیب است و انار
ای تو در معرض تاراج ،تنت را بتکان
#محمددارایی🎀
باغ گیلاس و هلوی بدنت را بتکان
چقدَر شعرِ قشنگ از دهنت می بارد
غزلی تازه بیاور دهنَت را بتکان
کوچه از بوی خداحافظی ات لبریز است
ناگهانی برس و آمدنت را بتکان
شب شعری ست در این شهر که جایت خالی ست
میوه های تَرِ باغ سخنت را بتکان
دست در وسوسه ی چیدن سیب است و انار
ای تو در معرض تاراج ،تنت را بتکان
#محمددارایی🎀
۱۸۸
۲۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.