هرگاه یک نگاه بیگانه می کنی
هرگاه یک نگاه بیگانه میکنی
خون مرا دوباره به پیمان میکنی
ای آنکه دست بر سر من میکشی! بگو
فردا دوباره موی مرا شانه میکنی؟
گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن!
باشد، ولی نصیحت دیوانه میکنی؟
ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی
در سینه شکسته دلان خانه میکنی؟
بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبت
چون رنگ رخنه در پر پروانه میکنی
عشق است و گفتهاند که یک قصه بیش نیست
این قصه را مرگ خود افسانه میکنی🥀🍃
خون مرا دوباره به پیمان میکنی
ای آنکه دست بر سر من میکشی! بگو
فردا دوباره موی مرا شانه میکنی؟
گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن!
باشد، ولی نصیحت دیوانه میکنی؟
ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی
در سینه شکسته دلان خانه میکنی؟
بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبت
چون رنگ رخنه در پر پروانه میکنی
عشق است و گفتهاند که یک قصه بیش نیست
این قصه را مرگ خود افسانه میکنی🥀🍃
۳.۲k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.