جیمین: حاضر شو
جیمین: حاضر شو
یکتا: همیشه پاچه میگیری اه
ویو جیمین
من واقعا یکتارو دوست دارم ولی بخاطر سونجه پدصگ(رعیسش) مجبورم باهاش سرد باشم
جیمین: یکتا
یکتا: هاااااا(بی حوصله)
جیمین: بریم شهربازی(لبخند)
یکتا: جیغغغغ آره
تو ماشین🫣🌝
جیمین: خب بگو ببینم میخوای ..
یکتا: تو پاچه نگیر من هیچی نمیخوام
جیمین: خنده
یکتا: کوفت
جیمین: گگگگگگگ
تو شهربازی
یکتا: بریم ترن بریم ترن(بالا پایین میپره)
جیمین: باش
جیمین رفت بیلیط گرفت و سوار ترن شدن
یکتا: جیغغغغغغعع
جیمین: پوکر داره به یکتا نگا میکنه
یکتا: جیغ جیغ جیغغغغغغععغغغع
ترن چهار دور میره و وایمیسته
و پیاده میشن
جیمین: قیافرو (خنده)
یکتا: مرض
جیمین: بریم رامن و سوشی و کورن داگ بقولیم؟
یکتا: آرههههههه
تو رستوران🪼🔪
یکتا: به به همش گوشته
جیمین: منم گوشت دارما
یکتا: بی ادب
جیمین : منحرف منظورم بازومه
یکتا: آیششششش
جیمین: بخور سرد شد
یکتا: میگم چرا انقد مهربون شدی
جیمین: چون دوست دارم
یکتا: زارت
جیمین: جدی میگم اگه اونجوری رفتار میکردن تقصیر سونجه پدر گربه بود
بعد غذا تو ماشین
جیمین با پوزخند دستشو روی رون لخت یکتا فشار میداد
یکتا: اهم اهم
جیمین: به تو چه زنمه(بیشتر دستشو میبره بالا و فشار میده)
یکتا: عنتر
جیمین: رسیدیم
تا یکتا میخواد پیاده شه براید بقلش میکنه و میبرتش خونه و میندازتش رو تخت
به قول کوک اعظم:
عاشق هم میشنو لالا لا😔🔪
یکتا: همیشه پاچه میگیری اه
ویو جیمین
من واقعا یکتارو دوست دارم ولی بخاطر سونجه پدصگ(رعیسش) مجبورم باهاش سرد باشم
جیمین: یکتا
یکتا: هاااااا(بی حوصله)
جیمین: بریم شهربازی(لبخند)
یکتا: جیغغغغ آره
تو ماشین🫣🌝
جیمین: خب بگو ببینم میخوای ..
یکتا: تو پاچه نگیر من هیچی نمیخوام
جیمین: خنده
یکتا: کوفت
جیمین: گگگگگگگ
تو شهربازی
یکتا: بریم ترن بریم ترن(بالا پایین میپره)
جیمین: باش
جیمین رفت بیلیط گرفت و سوار ترن شدن
یکتا: جیغغغغغغعع
جیمین: پوکر داره به یکتا نگا میکنه
یکتا: جیغ جیغ جیغغغغغغععغغغع
ترن چهار دور میره و وایمیسته
و پیاده میشن
جیمین: قیافرو (خنده)
یکتا: مرض
جیمین: بریم رامن و سوشی و کورن داگ بقولیم؟
یکتا: آرههههههه
تو رستوران🪼🔪
یکتا: به به همش گوشته
جیمین: منم گوشت دارما
یکتا: بی ادب
جیمین : منحرف منظورم بازومه
یکتا: آیششششش
جیمین: بخور سرد شد
یکتا: میگم چرا انقد مهربون شدی
جیمین: چون دوست دارم
یکتا: زارت
جیمین: جدی میگم اگه اونجوری رفتار میکردن تقصیر سونجه پدر گربه بود
بعد غذا تو ماشین
جیمین با پوزخند دستشو روی رون لخت یکتا فشار میداد
یکتا: اهم اهم
جیمین: به تو چه زنمه(بیشتر دستشو میبره بالا و فشار میده)
یکتا: عنتر
جیمین: رسیدیم
تا یکتا میخواد پیاده شه براید بقلش میکنه و میبرتش خونه و میندازتش رو تخت
به قول کوک اعظم:
عاشق هم میشنو لالا لا😔🔪
۲.۴k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.