دیدم که شهر پر از عطر بهار است گفتند باز عبایت را ...

دیدم که شهر پر از عطر بهار است ... گفتند باز ، عبایت را تکانده ای ...!
دیدگاه ها (۲)

تقصیر تو شد شعرم اگر مساله­ساز استزیبایی تو بیش­تر از حدّ مج...

تیزی گوشه‌های ابرویتپیچ و تاب قشنگ گیسویتآن دوتا چشم ماجراجو...

ادامه پست قبل 5 این تسلیم شدن و اتصال باعث می‌شود که جنیان د...

ادامه ی پست قبل4اما موجودات غیرارگانیک نوع B یعنی ارواح سرگر...

عاشقانه های شبنم

باز هم شهر دائم آلوده ام بوی عطر یاس گرفته... باز هم شهر بار...

ای چراغ هر بهانه از تو روشن از تو روشنای که حرفهای قشنگتمن و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط