از سرزمینی میآمد
از سرزمینی میآمد
که مردمانش
دوستت دارم را
با دوست داشتنیترین لهجهها میگفتند
و دلی اگر میلرزید
یا کنارِ عشق بود
یا به راهِ عشق
و هر بار که دلش میشکست
ریسه میرفت
میخندید
بوسهای میداد
و میگفت :
عاشقان چنین اند
بی رحمانه میسوزند !
بی رحمانه تر میسازند !
که مردمانش
دوستت دارم را
با دوست داشتنیترین لهجهها میگفتند
و دلی اگر میلرزید
یا کنارِ عشق بود
یا به راهِ عشق
و هر بار که دلش میشکست
ریسه میرفت
میخندید
بوسهای میداد
و میگفت :
عاشقان چنین اند
بی رحمانه میسوزند !
بی رحمانه تر میسازند !
- ۲.۱k
- ۱۸ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط