Part37:
Part37:
آماده شدیم و در زدن
رفتیم دم در و باز کردیم اومدن دست دادیم باهم و رفتن نشستن دوست بابای کوکم اومده بود همه گی نشستن منم تو آشپز خونه داشتم شربت میریختم
_ خب عمو پسرت کو
( عمو عه با * میزارم )
* داره ماشین پارک میکنه پسرم
ژنگ در همون موقع خورد کوک رفت باز کرد منم از تو آشپز خونه سلام کردم
شربتا رو ریختم تو لیوان گذاشتم تو سینی و بردم
/ دخترم بزار رو میز ور میداریم خودتو خسته نکن
+ چشم
نشستم یهو دوست بابای کوک
* دخترم چند سالته
۲۲+
* عا من فک کردم همسن پسرمی پسرم سوجون از شما یه سال بزرگتره
+ سوجون ؟
( با #میزارم )
# سلام سوجون ام
تا نگاهش کردم خشک شدم
÷ ابجی چیشد خوبی
+ عا اره ببخشید منم هاری عستم خوشیختم
این اینجا چیکار میکنه لعنتیییس داشتم همینجوری به یجا نگاه میکردم که کوک صدام کرد
_ عشقم خوبی
سرفم گرفت
+ اره قشنگم خوبم
* ماشالله چقدرم باهم کنار میان
! دیگه ماشالله انقدر هر دوشون ماهن مخصوصا داماد قشنگم
+ مامان جان
! باشه فهمیدم
" خب دیگه تاریخ عروسی رو تعیین کنیم
€ البته
!خب عروس دوماد عزیز شما کی میخواین باشه پیشنهاد بیدن
_ دوهفته دیگه ( همزمان با هاری )
+ دوماه دیگه( همزمان با کوک )
+ عشقم دوهفته زودهههه
_ خب پس یه هفته
+ کوککک
_ غر بزنی میندازم فردا
+ بابا آخه حیلی زوده
" اتفاقا خیلیم خوبه
€ اره دیگه هفته دیگه مال کوک و عروس گلم هفته بعدشم دوماد گلم با دخترم
= نمیشه مال کا هفته بعد
_ بیا یاد بگیر ببین
+ لیا میتونی سکوت کنی دودقیقه
/ خب پس هفتهی دیگه شد
+ چی بگم اوکی
" خب دخترم شمام و بیا. که همه از ظهر چیزی نخوردیم تا بیایم اینجا جبران کنیم
+ چشمممم بفرمابید سر میز
رفتم آشپز خونه که کوک اومد پیشم
_ عشقم خوبی ؟
+ ها اره معلومه
_ اونجا یه دقیقه از ماتریکس خارج شدی
+ نه اوکیم
_ اوکی پیس من اینارو ببرم
آماده شدیم و در زدن
رفتیم دم در و باز کردیم اومدن دست دادیم باهم و رفتن نشستن دوست بابای کوکم اومده بود همه گی نشستن منم تو آشپز خونه داشتم شربت میریختم
_ خب عمو پسرت کو
( عمو عه با * میزارم )
* داره ماشین پارک میکنه پسرم
ژنگ در همون موقع خورد کوک رفت باز کرد منم از تو آشپز خونه سلام کردم
شربتا رو ریختم تو لیوان گذاشتم تو سینی و بردم
/ دخترم بزار رو میز ور میداریم خودتو خسته نکن
+ چشم
نشستم یهو دوست بابای کوک
* دخترم چند سالته
۲۲+
* عا من فک کردم همسن پسرمی پسرم سوجون از شما یه سال بزرگتره
+ سوجون ؟
( با #میزارم )
# سلام سوجون ام
تا نگاهش کردم خشک شدم
÷ ابجی چیشد خوبی
+ عا اره ببخشید منم هاری عستم خوشیختم
این اینجا چیکار میکنه لعنتیییس داشتم همینجوری به یجا نگاه میکردم که کوک صدام کرد
_ عشقم خوبی
سرفم گرفت
+ اره قشنگم خوبم
* ماشالله چقدرم باهم کنار میان
! دیگه ماشالله انقدر هر دوشون ماهن مخصوصا داماد قشنگم
+ مامان جان
! باشه فهمیدم
" خب دیگه تاریخ عروسی رو تعیین کنیم
€ البته
!خب عروس دوماد عزیز شما کی میخواین باشه پیشنهاد بیدن
_ دوهفته دیگه ( همزمان با هاری )
+ دوماه دیگه( همزمان با کوک )
+ عشقم دوهفته زودهههه
_ خب پس یه هفته
+ کوککک
_ غر بزنی میندازم فردا
+ بابا آخه حیلی زوده
" اتفاقا خیلیم خوبه
€ اره دیگه هفته دیگه مال کوک و عروس گلم هفته بعدشم دوماد گلم با دخترم
= نمیشه مال کا هفته بعد
_ بیا یاد بگیر ببین
+ لیا میتونی سکوت کنی دودقیقه
/ خب پس هفتهی دیگه شد
+ چی بگم اوکی
" خب دخترم شمام و بیا. که همه از ظهر چیزی نخوردیم تا بیایم اینجا جبران کنیم
+ چشمممم بفرمابید سر میز
رفتم آشپز خونه که کوک اومد پیشم
_ عشقم خوبی ؟
+ ها اره معلومه
_ اونجا یه دقیقه از ماتریکس خارج شدی
+ نه اوکیم
_ اوکی پیس من اینارو ببرم
۸.۱k
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.