باز هم از تو نوشتم؛ بدنم می لرزد
باز هم از تو نوشتم؛ بدنم میلرزد
بُغض را میخورم اما دهنم میلرزد
آمدم فال بگیرم، مثلا یلدا بود
شعری آمد که همه جان وُ تنم میلرزد...
ساقی سلیمانی
بُغض را میخورم اما دهنم میلرزد
آمدم فال بگیرم، مثلا یلدا بود
شعری آمد که همه جان وُ تنم میلرزد...
ساقی سلیمانی
۱۳۸
۰۱ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.