اگر بدانماین آخرین بار است که میبینمت

اگر بدانم،این آخرین بار است که می‌بینمت.
دستت را می‌گیرم، وَ به چشمانت زُل میزنم
وَ یک بار، تنها یک بار می‌گویم :
دوستت دارم!
اما طوری بیانش میکنم، که لبخند ِ محکمی بزنی.
یک بار، تنها یک بار به دور از قانون و عرف، در آغوش می‌گیرمَت.
تا تمامِ دلت از عشق آرام بگیرد .
اگر بدانم، این آخرین بار است که می‌بینمت.
تمامِ دنیا را برایت به عشق می کِشانم
تمامِ شعرها، باران ها را برایت نذر می‌کنم.
مَن اگر بدانم این بارِ آخرِ زندگانی ست
تو را، طورِ دیگری دوست خواهم داشت .
اما؛ افسوس
که هیچ کس، نمی داند
هر روز بارِ آخریست که می بینمت .
دیدگاه ها (۱)

سایه ات روی همه ی دلتنگی ها نقش بسته عزیز جان..روی کاکتوس ها...

توی زندگی، آدما با خیلیا حرف می‌زنن، اما با همشون درد و دل ن...

من روی تو حساب کرده بودم؛روی بودنت،ماندنت،پای یک چیزهایی ایس...

خیره به نگاهش شوبی هوا،محکمدر آغوشت حبسش کنو فریاد بزن دوستش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط