۱۰𝓜𝓪𝓷."𝓡𝓪𝓫𝓫𝓲𝓽."...𝒫.🐰
۱۰𝓜𝓪𝓷."𝓡𝓪𝓫𝓫𝓲𝓽."...𝒫.🐰
رئیس= باشه لی ا.ت تو بلخره مال من میشی
بعداز این حرفش رفت که طرف اتاق کارش منم به چپم گرفتمش رفتم بیرون از شرکت و به طرف خونه رفتم
از زبون جونگ کوک
داشتم داخل یخ چال فضولیمیکردم تا هویچ پیدا کنم ولی هیچی نبود پیش خودم گفتم شاید داخل کابینت ها باشه رفتم در کابینت هارو باز کردم که صدای در اومد خواستم سری بیام بیرون از اونجایی که تا باسن داخل کابینت بودم باسن خوشگلم خورد به چوب کابینت که دادم رفت هوا که دیدم یکی سری اومد کنار
ا.ت= جونگ کوک خوبی چی شده
جونگ کوک= ای ا.ت باسنم به فنا رفت
از زبون ا.ت
با حرف جونگ کوک نزدیک بود از خنده پخش زمین شم اونجوری که چشمای تیلیش از حدقه داشت میومد بیرون لبای آویزون وای داشتم میمردم ولی خودم رو جمع جور کردم
ا.ت= اهم ... اشکالی نداره جونگ کوک بلند شو
بلند شد و به طرف اتاق رفت منم طرف موبایلم رفتم تا یکم غذا سفارش بدم حال نداشتم غذا درست کنم بعداز اینکه سفارش دادم نشستم روی مبل که دیدم جونگ کوک اومده ی چیزی هم پشتشه
ا.ت=جونگ کوک چی پشتت قایم کردی
جونگ کوک= ام نمیدونم چی جوری بگم
ا.ت=بگو اشکالی نداره
که دیدم ی پماد از پشتتش در آورد
جونگ کوک= میشه اینو بزنم به باسنم
ا.ت با داد= چی ....... جونگ کوک
نویسنده :لوران
رئیس= باشه لی ا.ت تو بلخره مال من میشی
بعداز این حرفش رفت که طرف اتاق کارش منم به چپم گرفتمش رفتم بیرون از شرکت و به طرف خونه رفتم
از زبون جونگ کوک
داشتم داخل یخ چال فضولیمیکردم تا هویچ پیدا کنم ولی هیچی نبود پیش خودم گفتم شاید داخل کابینت ها باشه رفتم در کابینت هارو باز کردم که صدای در اومد خواستم سری بیام بیرون از اونجایی که تا باسن داخل کابینت بودم باسن خوشگلم خورد به چوب کابینت که دادم رفت هوا که دیدم یکی سری اومد کنار
ا.ت= جونگ کوک خوبی چی شده
جونگ کوک= ای ا.ت باسنم به فنا رفت
از زبون ا.ت
با حرف جونگ کوک نزدیک بود از خنده پخش زمین شم اونجوری که چشمای تیلیش از حدقه داشت میومد بیرون لبای آویزون وای داشتم میمردم ولی خودم رو جمع جور کردم
ا.ت= اهم ... اشکالی نداره جونگ کوک بلند شو
بلند شد و به طرف اتاق رفت منم طرف موبایلم رفتم تا یکم غذا سفارش بدم حال نداشتم غذا درست کنم بعداز اینکه سفارش دادم نشستم روی مبل که دیدم جونگ کوک اومده ی چیزی هم پشتشه
ا.ت=جونگ کوک چی پشتت قایم کردی
جونگ کوک= ام نمیدونم چی جوری بگم
ا.ت=بگو اشکالی نداره
که دیدم ی پماد از پشتتش در آورد
جونگ کوک= میشه اینو بزنم به باسنم
ا.ت با داد= چی ....... جونگ کوک
نویسنده :لوران
۴.۸k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.