۱۱𝓜𝓪𝓷."𝓡𝓪𝓫𝓫𝓲𝓽."...𝒫.🐰
۱۱𝓜𝓪𝓷."𝓡𝓪𝓫𝓫𝓲𝓽."...𝒫.🐰
بریم ادامه
بعداز اینکه یک ساعت کامل با جونگ کوک چک و چونه زدم بلخره پماد زدن تموم شد که از اتاق خارج شدم دست هامو شکستم رفتم پایین که صدای در اومد فکر کنم غذا هارو آوردن رفتم درو باز کردم که ی ناشناس دیدم
ا.ت= سلام بفرمایید
ناشناس = سلام شما خانم لی ا.ت هستید
ا.ت= بله خودم هستم
ناشناس= این بسته برای شماع لطفا اینجارو امضاء بزنید
ا.ت= باشه
بعداز اینکه امضاء زدم اون مرد رفت رفتم داخل هال تا بسته رو باز کنم زمانی که بازش کردم دیدم ی برگه از ی شرکت 𝗹𝘂𝘅𝘂𝗿𝘆 هستش و ی برگه هم کنارش بود که اسم من روش بود نامه رو باز کردم با چیزایی که میخوندم بیشتر پشمام که هیچ خودمم باهاش ریختم به من درخواست مدلینگ شدن داخل ی شرکت معتبر رو دادن این غیر ممکنه دارم خواب میبینم نه حتما خوابه ولی خواب نبود تا زمانی که صدای جونگ کوک رو شنیدم
جونگ کوک= ا.ت کجایی یک ساعته دارم صدات میزنم
ا.ت= ببخشید جونگ کوک حواسم نبود
جونگ کوک= اون چیه
ا.ت= ا...مممم هیچی بعدا بهت میگم بزار اول مطمئن بشم
جونگ کوک= باشه من رفتم آب بخورم
ا.ت= باشه
وای داشتم ذوق مرگ میشدم که صدای در اومد حتما پیک غذا بود بعداز اینکه غذا هارو گرفتم اومدم داخل و غذا هارو روی میز گذاشتم و برگه هایی که مال شرکت𝗹𝘂𝘅𝘂𝗿𝘆 بود گذاشتم داخل اتاق و برگشتم میز رو چیدم و جونگ کوک رو صدا کردم تا بیاد اومد و شروع به خوردن کردیم بعداز اینکه تموم شد میز رو با کمک جونگ کوک جمع کردم و ظرف هارو دوتایی شستیم و به اتاق هامو رفتیم که بخوابیم اتاق جونگ کوک از من جدا بود پس رفت اتاق خودش و منم اتاق خودم بعداز اینکه لباس هامو عوض کردم مسواک زدم رفتم توی تخت و با فکر کردن به پیشنهاد شرکت خوابم برد
نویسنده:لوران
بریم ادامه
بعداز اینکه یک ساعت کامل با جونگ کوک چک و چونه زدم بلخره پماد زدن تموم شد که از اتاق خارج شدم دست هامو شکستم رفتم پایین که صدای در اومد فکر کنم غذا هارو آوردن رفتم درو باز کردم که ی ناشناس دیدم
ا.ت= سلام بفرمایید
ناشناس = سلام شما خانم لی ا.ت هستید
ا.ت= بله خودم هستم
ناشناس= این بسته برای شماع لطفا اینجارو امضاء بزنید
ا.ت= باشه
بعداز اینکه امضاء زدم اون مرد رفت رفتم داخل هال تا بسته رو باز کنم زمانی که بازش کردم دیدم ی برگه از ی شرکت 𝗹𝘂𝘅𝘂𝗿𝘆 هستش و ی برگه هم کنارش بود که اسم من روش بود نامه رو باز کردم با چیزایی که میخوندم بیشتر پشمام که هیچ خودمم باهاش ریختم به من درخواست مدلینگ شدن داخل ی شرکت معتبر رو دادن این غیر ممکنه دارم خواب میبینم نه حتما خوابه ولی خواب نبود تا زمانی که صدای جونگ کوک رو شنیدم
جونگ کوک= ا.ت کجایی یک ساعته دارم صدات میزنم
ا.ت= ببخشید جونگ کوک حواسم نبود
جونگ کوک= اون چیه
ا.ت= ا...مممم هیچی بعدا بهت میگم بزار اول مطمئن بشم
جونگ کوک= باشه من رفتم آب بخورم
ا.ت= باشه
وای داشتم ذوق مرگ میشدم که صدای در اومد حتما پیک غذا بود بعداز اینکه غذا هارو گرفتم اومدم داخل و غذا هارو روی میز گذاشتم و برگه هایی که مال شرکت𝗹𝘂𝘅𝘂𝗿𝘆 بود گذاشتم داخل اتاق و برگشتم میز رو چیدم و جونگ کوک رو صدا کردم تا بیاد اومد و شروع به خوردن کردیم بعداز اینکه تموم شد میز رو با کمک جونگ کوک جمع کردم و ظرف هارو دوتایی شستیم و به اتاق هامو رفتیم که بخوابیم اتاق جونگ کوک از من جدا بود پس رفت اتاق خودش و منم اتاق خودم بعداز اینکه لباس هامو عوض کردم مسواک زدم رفتم توی تخت و با فکر کردن به پیشنهاد شرکت خوابم برد
نویسنده:لوران
۵.۳k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.