چوب خدا

"چوب خدا"
شاید همان بغضی باشد
که دخترت سالها بعد می خورد....
و تو در عمق چشمانش خاطره تلخ رفتنت را می ببینی...
تو را نمیدانم اما...
من به خدایی که آن بالاست عجییب معتقدم...

#یگانه_حق‌پرست
دیدگاه ها (۳)

اسم دربدری ها را سفر گذاشته اندبا چمدانی سنگین از آرزوهادر آ...

دلم گرفته...

یک خط درمیان دوستم داشت بعددوخط درمیانبعدخط ها را گم کردحرف ...

مهربانچه لطیف است حس اغازی دوبارهوچه زیباست رسیدن دوباره روز...

یه حوض گرد قشنگ آبی رنگ وسط حیاط داشتیم که از هر فرصتی استفا...

بوی الکل و مواد ضد عفونی بینی دختر را میسوزاند. همه جا برای...

جرعه ای خاطره.:تابستان سال ۱۳۵۱ شایدم ۵۲ مثل همین تابستون اخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط