دهنم را بدوز ای دنیا
دهنم را بدوز ای دنیا
من خدای عذابها هستم
مثل دیوی که خود نمی داند
مایه ی ترس خوابها هستم
با زبان بدون احساسم
پاسخ هر گلایه را دادم
تا شنیدم هزار زخم زبان
با جنونی که داد بر بادم
دهنم را بدوز ای دنیا
شعر گفتن زبان نمی خواهد
شاعر بی زبان در این دنیا
رنگ و آب از جهان نمی خواهد
هر کلامم شکست قلبی را
هر جوابم شبیه دعوا شد
در میان هزار بحث و جدل
روی دنیا به روی من وا شد
دهنم را بدوز تا شاید
نشنوی تلخی کلامم را
تا سکوتی شوم پر از گریه
تا بسوزی جهان و نامم را
من خدای عذابها هستم
مثل دیوی که خود نمی داند
مایه ی ترس خوابها هستم
با زبان بدون احساسم
پاسخ هر گلایه را دادم
تا شنیدم هزار زخم زبان
با جنونی که داد بر بادم
دهنم را بدوز ای دنیا
شعر گفتن زبان نمی خواهد
شاعر بی زبان در این دنیا
رنگ و آب از جهان نمی خواهد
هر کلامم شکست قلبی را
هر جوابم شبیه دعوا شد
در میان هزار بحث و جدل
روی دنیا به روی من وا شد
دهنم را بدوز تا شاید
نشنوی تلخی کلامم را
تا سکوتی شوم پر از گریه
تا بسوزی جهان و نامم را
۴.۴k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.