💙 سناریو BTS 💙

💙 سناریو BTS 💙

موضوع: وقتی عصبی هستی و جوری با مشت می کوبی تو دیوار که دیوار یکم سوراخ میشه🥊😎


نامجون: می خواستم بهش کتاب بدم بخونه ولی فکر کنم بجاش بهش اب بدم بخوره بهتره 😨🥛


جین: اره دیگه دوستان هرکس از غذای من بخوره همینقدر قوی میشه حالا پولاتون رو بزارید رو میز  تا طرز تهیه غذاهای جادوییم رو بهتون بگم😎🥘


جی هوپ: من همیشه اونو می خندونم ولی اون همیشه منو می ترسونه 🤧🤯


شوگا: اوه پس از این کارا هم بلدی ولی من بهترشو بلدم ( ضربه زدن تو دیوار کنار جای مشت  ا/ت )
ا/ت: چطوری جاش از مال من بزرگ تره؟
شوگا: حالا یاد میگیری دیگه از این به بعد با اگست دی اعظم در نیوفتی بچه جون 😉😈


جیمین: ( درحال خوردن شیرکاکائوی ا/ت که صحنه رو می بینه میپره گلوش )
ا/ت: اونی که دستته چیه اونوقت؟؟
جیمین: هیچی به خدا اصلا سس خوردم 😰🍫🥛


تهیونگ: معلومه دیگه چون دوست دختر منه از این کارا بلده هرکس دوست دختره من بشه یاد میگیره از این کارا ( اعتماد به نفس )
ا/ت: که هرکس دوست دخترت بشه اره ؟؟
تهیونگ ..... چیزه منظورم چیز بود
ا/ت: یک چیزی نشونت بدم جرئت داری وایسا 😡💦


جونگ کوک: شاگرد خودمی الحق که خودم اموزشت دادم.
ا/ت: ولی جونگ کوک من مربی بکستم هااا
جونگ کوک: عه راست میگی؟
ا/ت: بله جناب
جونگ کوک: من دیگه حرفی ندارم😶💔