Life for love
Life for love
پارت 17
اسلاید ۲ لباس انا برای رفتن به بیمارستان
اسلاید ۳ لباس میرا برای رفتن به بیمارستان
( ساعت ۹ داخل بیمارستان )
انا ویو
رفتم دیدن رئیس جیمز اول مدارک لازم رو گرفتم و تحویل دکتر هانس دادم بعدم رفتم سمت اتاق 704 اول در زدم و بعد وارد شدم مثل سه جلسه قبل خیلی شیک و مجلسی روی صندلی نشسته بود و با ارامش داشت بهم نگاه میکرد نفس عمیقی کشیدم و شروع کردم به حرف زدن
انا: سلام اقای جئون امروز حالتون چطوره؟
( علامت سان هی _ )
_ سلام خانم اشتاین مثل همیشه ام
انا: اصلا نگران نباشید اگه این جلسه با موفقیت پیش بره با ثبت مدارک توسط بیمارستان و مدارکی که خودتون ارائه کردید خیلی زود می تونید از اینجا برید اما ما فقط مدارک سلامت روان شما و اینکه مورد سو استفاده یک دکتر کلاه بردار که دارو های اشتباه برای شما تجویز کرده رو تایید می کنیم اینکه پرونده ت.ج.ا.و.ز چطور پیش بره و نتیجه چی میشه دست دادگاهه ما کاری نمی تونیم انجام بدیم.
_ خوبه اگه مشکله پرونده بیماری روانیم حل بشه خودم می تونیم درمورد اونیکی کار هارو انجام بدم مشکلی نیست
( دو ساعت بعد ساعت ۱۲ ظهر )
میرا ویو
هعییییی پس این انا کجا موند خسته شدم از بیکاری ...... اها اوناهاش !! براش دست تکون دادم که تا دیدم سریع اومد سمتم و با چیزی که گفت شکه بهش نگاه کردم!
پارت 17
اسلاید ۲ لباس انا برای رفتن به بیمارستان
اسلاید ۳ لباس میرا برای رفتن به بیمارستان
( ساعت ۹ داخل بیمارستان )
انا ویو
رفتم دیدن رئیس جیمز اول مدارک لازم رو گرفتم و تحویل دکتر هانس دادم بعدم رفتم سمت اتاق 704 اول در زدم و بعد وارد شدم مثل سه جلسه قبل خیلی شیک و مجلسی روی صندلی نشسته بود و با ارامش داشت بهم نگاه میکرد نفس عمیقی کشیدم و شروع کردم به حرف زدن
انا: سلام اقای جئون امروز حالتون چطوره؟
( علامت سان هی _ )
_ سلام خانم اشتاین مثل همیشه ام
انا: اصلا نگران نباشید اگه این جلسه با موفقیت پیش بره با ثبت مدارک توسط بیمارستان و مدارکی که خودتون ارائه کردید خیلی زود می تونید از اینجا برید اما ما فقط مدارک سلامت روان شما و اینکه مورد سو استفاده یک دکتر کلاه بردار که دارو های اشتباه برای شما تجویز کرده رو تایید می کنیم اینکه پرونده ت.ج.ا.و.ز چطور پیش بره و نتیجه چی میشه دست دادگاهه ما کاری نمی تونیم انجام بدیم.
_ خوبه اگه مشکله پرونده بیماری روانیم حل بشه خودم می تونیم درمورد اونیکی کار هارو انجام بدم مشکلی نیست
( دو ساعت بعد ساعت ۱۲ ظهر )
میرا ویو
هعییییی پس این انا کجا موند خسته شدم از بیکاری ...... اها اوناهاش !! براش دست تکون دادم که تا دیدم سریع اومد سمتم و با چیزی که گفت شکه بهش نگاه کردم!
۳.۶k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.