صافی آب مرا یادتو انداخت رفیق


صافی آب مرا یادتو انداخت رفیق...
تو دلت سبز...
لبت سرخ...
چراغت روشن...
چرخ روزیت همیشه چرخان...
نفست داغ...
تنت گرم...
🙏🏻
دیدگاه ها (۱)

غم مرا می بوسد به آغوش اش می فشارد زود به زود نگران ام می شو...

از خواب برگشتم به تنهاییپل میزنم از تو به بیماریچشمامو می بن...

“جمعه”ها باید یک قلم برداشت آغشته کرد به تمامِ رنگهای پر از ...

می‌بینی چه شب ساکتی است؟انگار هیچکس در دنیا نیست!یا شاید، من...

➡️➡️➡️➡️➡️➡️صافی آب مرا يادِ تو انداخت رفيقدلت سبزلبت سرخچرا...

Revenge or love ? Part 4 سیاهی مطلق . تنها چیزیه که ازش نمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط