شیشه خون
#شیشهخون
P18
کوک:برو بابا زن خودمه
تهیونگ:عقشم بیا اینجا
جیسو:لیلیلیب(بغلش میکنع)
&سوار هواپیما میشن&
ا.ت:یااااااالااااااا ارتفاع زیادهههه
کوک:عشقم هنوز بلند نشدیم
ا.ت:عهع خا پس
خلبان:سلام من یه ارمیم خیلی دوستون دارم
تهیونگ:ماهم دوست داریم برادر
خلبان:من زنم
همه:خنده
تهیونگ:ع ع ا ام خواعر
خلبان:عیشششش
ا.ت:برادر ریدی
تهیونگ :بروم نیار
پرش زمانی ب فرانسه
ویو کوک:از وقتی سوار جت شدیم ا.ت همینجوری جیغ زد سرم خیلی درد میکنه
آقای لی:سلام بچه ها خا بیاین بریم کلی کار داریم
(خب من گشادیم میاد بنویسم :جیمین سری تر ب فرانسه میره و جیسو و جیمین ب این گروه اضافه میشن و کنسرتشون عالی برگزار میشه)
ا.ت:ایییی پدرم در اومدددددد
کوک:منم ولی با تهیونگ تو دنس خیلی هماهنگ بودیم
جیسو:منو جیمین و ا.ت هم هماهنگ بودیم
جیمین:نمیخوام من موچی میخوام
کوک:ای گفتی آقای لیییی
آقای لی:بله بله چیشده
جیمین:من موچی میخوام
کوک:من شیرموز میخوام
تهیونگ:من قهوه میخوام
جیسو و ا.ت :اممم ما بستنی میخوایم و توت فرنگی و شکلات و لواشک
کوک:اوهههههه
جیمین:منم میخوام
تهیونگ:امشب قراره وزن اضافه کنم
آقای لی :احیانن به یاد وزن خود و کنسرت هفته بعد تو اینگلیس هم باشین
ا.ت:جیغ عررر
جیمین:من ک خودم میام
تهیونگ:منم با جیمین میرم
جیسو و کوک:(خنده)
آقای لی:اینبار باید باهم برین
پرش،زمانی ب شب
ویو ا.ت:شب مارو ب با فرانسه دعوت کرده بودن ماهم محبور بودیم بریم تا رفتیم تو کوک منو کشید تو بغلش و تهیونگ اخم رو صورتش نشست و دست جیسو رو محکم فشار میداد
جیسو:اخخخ ته دستممم
تهیونگ:هیشش ساکت
کوک:مرتیکه ب چی نگا میکنی
مرده:ب دختر کنارت
کوک:عهههه (یه کله میزنه)
ا.ت:کوک کوک لطفا ولش کن(گریه)
کوک:باشه عشقم گریه نکن بادیگاردا اینو از اینجا ببرین
تهیونگ:حقش بود
جیسو:من میترسم
تهیونگ:من پیشتم نترس
کوک:جیمین جیمین هووووو جیمین کجایی
جیمین:بریم اونجا بشینیمممممم
ویک جیمین:داشتم با تعجب ب دور و ورم نگا میکردم ک چشم ی دختری رو گرفت چتری داشت و کمر باریک خیلی زیبا بود گفتم ک بریم بغل میزشون بشینیم و کوک موافقت کرد وقتی رفتیم.....
حمایت نشه؟
P18
کوک:برو بابا زن خودمه
تهیونگ:عقشم بیا اینجا
جیسو:لیلیلیب(بغلش میکنع)
&سوار هواپیما میشن&
ا.ت:یااااااالااااااا ارتفاع زیادهههه
کوک:عشقم هنوز بلند نشدیم
ا.ت:عهع خا پس
خلبان:سلام من یه ارمیم خیلی دوستون دارم
تهیونگ:ماهم دوست داریم برادر
خلبان:من زنم
همه:خنده
تهیونگ:ع ع ا ام خواعر
خلبان:عیشششش
ا.ت:برادر ریدی
تهیونگ :بروم نیار
پرش زمانی ب فرانسه
ویو کوک:از وقتی سوار جت شدیم ا.ت همینجوری جیغ زد سرم خیلی درد میکنه
آقای لی:سلام بچه ها خا بیاین بریم کلی کار داریم
(خب من گشادیم میاد بنویسم :جیمین سری تر ب فرانسه میره و جیسو و جیمین ب این گروه اضافه میشن و کنسرتشون عالی برگزار میشه)
ا.ت:ایییی پدرم در اومدددددد
کوک:منم ولی با تهیونگ تو دنس خیلی هماهنگ بودیم
جیسو:منو جیمین و ا.ت هم هماهنگ بودیم
جیمین:نمیخوام من موچی میخوام
کوک:ای گفتی آقای لیییی
آقای لی:بله بله چیشده
جیمین:من موچی میخوام
کوک:من شیرموز میخوام
تهیونگ:من قهوه میخوام
جیسو و ا.ت :اممم ما بستنی میخوایم و توت فرنگی و شکلات و لواشک
کوک:اوهههههه
جیمین:منم میخوام
تهیونگ:امشب قراره وزن اضافه کنم
آقای لی :احیانن به یاد وزن خود و کنسرت هفته بعد تو اینگلیس هم باشین
ا.ت:جیغ عررر
جیمین:من ک خودم میام
تهیونگ:منم با جیمین میرم
جیسو و کوک:(خنده)
آقای لی:اینبار باید باهم برین
پرش،زمانی ب شب
ویو ا.ت:شب مارو ب با فرانسه دعوت کرده بودن ماهم محبور بودیم بریم تا رفتیم تو کوک منو کشید تو بغلش و تهیونگ اخم رو صورتش نشست و دست جیسو رو محکم فشار میداد
جیسو:اخخخ ته دستممم
تهیونگ:هیشش ساکت
کوک:مرتیکه ب چی نگا میکنی
مرده:ب دختر کنارت
کوک:عهههه (یه کله میزنه)
ا.ت:کوک کوک لطفا ولش کن(گریه)
کوک:باشه عشقم گریه نکن بادیگاردا اینو از اینجا ببرین
تهیونگ:حقش بود
جیسو:من میترسم
تهیونگ:من پیشتم نترس
کوک:جیمین جیمین هووووو جیمین کجایی
جیمین:بریم اونجا بشینیمممممم
ویک جیمین:داشتم با تعجب ب دور و ورم نگا میکردم ک چشم ی دختری رو گرفت چتری داشت و کمر باریک خیلی زیبا بود گفتم ک بریم بغل میزشون بشینیم و کوک موافقت کرد وقتی رفتیم.....
حمایت نشه؟
۴.۰k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.