سناریو
وقتی بهت خیانت کردن حالا پشیمونن
نامجون: با چشمای اشکی میاد دم خونت و کلی التماست میکنه ولی ات نمیبخشتش واسه همین کلا جلو در خونت میشینه تا ببخشیش
جین: خیلی ناراحته باهیشکی حرف نمیزنه وکلی بهت پیام میده تا ببخشیش و در آخر واست کلی خوراکی میخره
یونگی: کلا انگار افسردگی گرفته
صبح تا شب گریه میکنه و به عکسات خیرست.
انگار ی روحه تا آدم و کلی بهت پیام میده تا ببخشیش
جی هوپ: دیگه هیشکی لبخندشو ندید امد محل کارت و کلی اونجا گریه کرد تا همکارات تورو راضی کردن تا ببخشیش
جیمین: هرروز واست نامه های عذرخواهی و عاشقانه میفرسته همراه با وسایل مورد علاقت تا ببخشیش
تهیونگ: با ماشینش کلا جلو خونته و هروز کلی بهت التماس میکنه ببخشیش در آخر بابات تورو راضی میکنه که تهیونگ رو ببخشی
جونگ کوک: تو استنفش تو کمپانی بودی ولی استفا داده بودی واسه همین کلی عصبانی و ناراحت بود. رفت پیش پی دی نیم و گفت که مجبورت کنه برگردی سرکارت
وقتی امدی کمپانی همه اعضا از طرف کوک از معذرت میخوان و تو میبخشیش.
نامجون: با چشمای اشکی میاد دم خونت و کلی التماست میکنه ولی ات نمیبخشتش واسه همین کلا جلو در خونت میشینه تا ببخشیش
جین: خیلی ناراحته باهیشکی حرف نمیزنه وکلی بهت پیام میده تا ببخشیش و در آخر واست کلی خوراکی میخره
یونگی: کلا انگار افسردگی گرفته
صبح تا شب گریه میکنه و به عکسات خیرست.
انگار ی روحه تا آدم و کلی بهت پیام میده تا ببخشیش
جی هوپ: دیگه هیشکی لبخندشو ندید امد محل کارت و کلی اونجا گریه کرد تا همکارات تورو راضی کردن تا ببخشیش
جیمین: هرروز واست نامه های عذرخواهی و عاشقانه میفرسته همراه با وسایل مورد علاقت تا ببخشیش
تهیونگ: با ماشینش کلا جلو خونته و هروز کلی بهت التماس میکنه ببخشیش در آخر بابات تورو راضی میکنه که تهیونگ رو ببخشی
جونگ کوک: تو استنفش تو کمپانی بودی ولی استفا داده بودی واسه همین کلی عصبانی و ناراحت بود. رفت پیش پی دی نیم و گفت که مجبورت کنه برگردی سرکارت
وقتی امدی کمپانی همه اعضا از طرف کوک از معذرت میخوان و تو میبخشیش.
- ۱۰.۵k
- ۲۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط