سناریو
#سناریو
وقتی آیدلی و سر صحنه با یه لباس باز میبینتت....
نامجون:(بعد از کنسرت کلی سرت غر میزنه)
جین:(هیچی نمیگه و وقتی نوبت به اجرایه اونا رسید دکمه ها یه لباسشو باز میکنه توهم فشار میل میکنی)
شوگا:داد میزنه(مین ا.ت برات جریمه نوشتم باید برام 5 کیلو نارنگی بخرییییی)😂
جیهوپ:مگه من نگفته بودم لباس مناسب بپوش.....دارم برات
جیمین:عااااح بیب نمیدونی چه شب سختی در انتظارته.....
تهیونگ:با چشمایه گرد بهت خیره شده و منتظره کنسرت تموم بشه تا.....
جونگ کوک:داره واسه چجوری به فا*ک دادنت نقشه میکشه.....
وقتی آیدلی و سر صحنه با یه لباس باز میبینتت....
نامجون:(بعد از کنسرت کلی سرت غر میزنه)
جین:(هیچی نمیگه و وقتی نوبت به اجرایه اونا رسید دکمه ها یه لباسشو باز میکنه توهم فشار میل میکنی)
شوگا:داد میزنه(مین ا.ت برات جریمه نوشتم باید برام 5 کیلو نارنگی بخرییییی)😂
جیهوپ:مگه من نگفته بودم لباس مناسب بپوش.....دارم برات
جیمین:عااااح بیب نمیدونی چه شب سختی در انتظارته.....
تهیونگ:با چشمایه گرد بهت خیره شده و منتظره کنسرت تموم بشه تا.....
جونگ کوک:داره واسه چجوری به فا*ک دادنت نقشه میکشه.....
۶.۵k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.