رمان کفشهای غمگین عشق

رمان : کفشهای غمگین عشق

نویسنده: ر. اعتمادی

تعداد صفحات: 129

بخشی از کتاب:
روی نیمکت سپیدی در باغ ارم شیراز لمیده ام و به دریای سبز چمن باغ خیره شده ام...جویبارهای کوچک آب جون زندگی از پیش رو یم میگذرند.هوای جابخش بهار شیراز اعصاب خسته ام را با نرمش عطوفت آمیزی نوازش میدهد.دلم میخواهد سالها و سالها همین جا روی نیمکت سپید باغ ارم بنشینم و هستی خودم را در دریای سبز چمن باغ گم کنم اما مگر میشود؟در ذهن خود به جستجو میپردازم.
-تا چند دقیقه دیگر دختری که قرار است مرا در جریان یک تراژدی عمیق بگذارد از راه میرسد چشمان سیاهش را بمن میدوزد و میگوید:بشهر ما خوش آمدید!من انگشتانم را روی لبهایم میبرم و میگویم هیس!..........
دیدگاه ها (۱۵)

رمان : با شما که رودرواسی ندارم این رمان یکی از بهترین رمان...

بهار عمر، جوانی است مغتنم دارش *** که این بهار ز پی، محنت...

رمان :نسل عاشقان نویسنده: ر.اعتمادی تعداد صفحات: 337توضیحا...

رمان شب ایرانی نوشته ر.اعتمادیخلاصه رمان دربارهی دختری به ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط