رمان :نسل عاشقان
رمان :نسل عاشقان
نویسنده: ر.اعتمادی
تعداد صفحات: 337
توضیحات:
رمانی جذاب از سرگذشت یک دختر کوچک روستا زاده به نام (( شوکا )) که شهرآشوبی می شود . دختری که از مزرعه و کارکردن در خانه ها در روستا و زیر دست نامادری بی انصاف به تهران پناه می آورد و..
گوشه ای از داستان:
مادرش این دختر بدبخت رو فرستاده تا کلفتی تو رو بکنه ، اونوقت تو می خوای اونو بفروشی؟ کبری به التماس افتاد : به خدا اشتباه می کنی بهتره از این بچه بپرسی تا حالا کسی بهش دست زده ؟
رایا خودش را روی صندلی انداخت . ضربه ای که به مغزش فرود آمده بود . کم سنگین نبود ، پس ماری ارمنی نیست ، پدر و مادرش ارمنی نیستند؟...
نویسنده: ر.اعتمادی
تعداد صفحات: 337
توضیحات:
رمانی جذاب از سرگذشت یک دختر کوچک روستا زاده به نام (( شوکا )) که شهرآشوبی می شود . دختری که از مزرعه و کارکردن در خانه ها در روستا و زیر دست نامادری بی انصاف به تهران پناه می آورد و..
گوشه ای از داستان:
مادرش این دختر بدبخت رو فرستاده تا کلفتی تو رو بکنه ، اونوقت تو می خوای اونو بفروشی؟ کبری به التماس افتاد : به خدا اشتباه می کنی بهتره از این بچه بپرسی تا حالا کسی بهش دست زده ؟
رایا خودش را روی صندلی انداخت . ضربه ای که به مغزش فرود آمده بود . کم سنگین نبود ، پس ماری ارمنی نیست ، پدر و مادرش ارمنی نیستند؟...
۸۹۷
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.