که شتتتت پتو پره خونه کوک هم خوابیده نمیتونم کاری کنم دل
کوک:ات اشکال ندارع پیش میاد پاشو برو حموم .گریه هم نکن
ات:ببخشید هق من هق نمیخواستم هق اینجوری هق بشه.
کوک:میدونم .برو حموم .منم اینجا رو تمیز میکنم .برو
بلند شدم آروم رفتم حموم
ویو کوک:
رفتم بیرون دیدم اعضا بیدارن موضوع رو تعریف کردم و آمدن کمکم تا اتاقو تمیز کنیم .داشتیم اتاقو تمیز میکردیم که ات آروم از حموم در آمدم تا مارو درد که داشتیم اتاقو تمیز میکردیم سریع برگشت تو حموم
جین:بیاین بریم بیرون ات لباسشو عوض کنه
اعضا:اوکی .
همه باهم رفتیم بیرون
حدود یه ساعت بود .که تو بود و در نمیومد همه اعضا نگران شدیم اونو منو مجبور کردن برم تو .
آروم در زدم و رفتم تو
دیدم داره گریه میکنه .
کوک:چرا گریه میکنی ؟*نشست بغلت*
ات:من خجالت میکشم من کار اشتباهی کردم..!
کوک:چرا خجالت میکشی؟ این طبیعت بدنته اعضا هم نگرانتن چیزی نیست که بخوای بخاطرش خجالت بکشی یا خودتو تو اتاق حبس کنی همه ما میدونیم که هرمون هات ریخته بهم و چه چیزیو میگذرونی.
ات:..........
شرطییی😂
12لایک
12کامنت
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.