نوشته کوتاه : اقیانوس... سیاه چاله
اقسانوس بی انتها و عمیقه
اما چشم هایی که میشناسم عمیق ترن..
مثل سیاه چاله هایی که منو توش میکشه
آدم اول عاشق چشم هاش میشه
و بعد بقیه..
چون چشم ها هیچوقت تغییری نمیکنن
و من همیشه سیاهی چشماش رو دوست داشتم
میگن که موقعی که کسی میخنده به کسی که دوسش داره نگاه میکنه و برمیگرده..
و من هم همیشه همینم
چون خوشحالیمو با اون میبینم
ولس مسدونم این عاشقی کردن ریسک داره
و اونم ریسک هایی بزرگ
ولی میدونید چیه...؟
من زیادی مستم
من زیادی سرخود و خودخواهم...
چون میخوامش
فقط و فقط خودم
و هر چی سد جلو باشه میشکونم تا بهش برسم
و برام مهم نیس که دوسم داره با نه
اینو هر عاشقی میدونه
که عاشق برای معشوقه اش هر کاری میکنه و اگر عشق طمع واقعیش باشه... بی درنگ به سوی اون میره
دوست دارم یه روز
تو چشماش نگاه کنم و دوباره مست شم
و تنها جیزی که بفهمم و بگم این باشه که
فقط تو...
هیچکس دیگه نه و برام مهم نیستن
دوست دارم....
اما چشم هایی که میشناسم عمیق ترن..
مثل سیاه چاله هایی که منو توش میکشه
آدم اول عاشق چشم هاش میشه
و بعد بقیه..
چون چشم ها هیچوقت تغییری نمیکنن
و من همیشه سیاهی چشماش رو دوست داشتم
میگن که موقعی که کسی میخنده به کسی که دوسش داره نگاه میکنه و برمیگرده..
و من هم همیشه همینم
چون خوشحالیمو با اون میبینم
ولس مسدونم این عاشقی کردن ریسک داره
و اونم ریسک هایی بزرگ
ولی میدونید چیه...؟
من زیادی مستم
من زیادی سرخود و خودخواهم...
چون میخوامش
فقط و فقط خودم
و هر چی سد جلو باشه میشکونم تا بهش برسم
و برام مهم نیس که دوسم داره با نه
اینو هر عاشقی میدونه
که عاشق برای معشوقه اش هر کاری میکنه و اگر عشق طمع واقعیش باشه... بی درنگ به سوی اون میره
دوست دارم یه روز
تو چشماش نگاه کنم و دوباره مست شم
و تنها جیزی که بفهمم و بگم این باشه که
فقط تو...
هیچکس دیگه نه و برام مهم نیستن
دوست دارم....
- ۱.۵k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط