سناریواسکیز

#سناریو_اسکیز
#درخواستی

وقتی میرین خونه پدر و مادرت و فامیلاتم هستن....


چان = این آقا خیلی مودب نشسته و داره با پدرت حرف میزنه


لینو = داره با بچه های کوچیک تر فامیل نقشه میکشه که چطور روی تو کرم بریزن


چانگبین = داره با پسر خالت که عین چوبه و بهش گفته باهاش مچ بندازه بحث میکنه
_ اخه لعنتی من به تو دست بزنم تو میشکنی
= نه نمیشکنمم بیا مچ بندازیمم


هیونجین = کل دخترای فامیل بهش زل زدن
هیون اندر ذهنش ( یا حسین اینا چرا عین وزغ بهم زل زدن نکنه چیزی روی صورتمه )


هان = داره از دست دختر خالت که میخواد ارایشش کنه فرار میکنه
_ نههه ولم کنن
٪ بیا اینجااا
ولی متاسفانه حواسش نبود و خورد به دیوار و دختر خالت گیرش انداخت ( دختر خالت 7 سالشه)


فلیکس = فامیلات از صدای خفنش پشماشون ریخته


سونگمین = یه گوشه نشسته و پوکر داره به جوک های شوهر عمه ات گوش میده
=می‌دونی چرا هویج نارنجیه؟
_چرا؟ ( بی حوصله )
=چون بهش میاد!
=حالا می‌دونی چرا خیار سبزه؟
_( سکوت)
=چون نارنجی بهش نمیاد.( خنده در حد مرگ )
_ زهرمار مرتیکه ی روانی ( تو ذهنش)


ای ان = ایشون نیومده یعنی میترسید که بیاد چون دفعه ی پیش که دختر خالت بهش چسبیده بود تو از خونه انداخته بودیش بیرون
دیدگاه ها (۳)

#درخواستی_استری_کیدز #سناریووقتی به رحمت خدا میری...... چان:...

#تکپارتی_چان#درخواستی وقتی دختر خالت بهش میچسبه... امروز رفت...

سناریو

Squid game SKZ ver-part 17

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط