درخواستی استری کیدز
#سناریو
وقتی به رحمت خدا میری......
چان: همیشه تکرار میکنه که کاش میتونست بیشتر از تو مراقبت کنه.
اون از این فکر رنج میکشه که شاید اگر اینجوری بود، حالا هنوز کنارت بود.
لینو: با یادآوری لحظات خوش گذشته، دلتنگی عمیقش را احساس میکند و حسرت میخورد که زمان به عقب برنمیگرده.
چانگبین: کل روز و شب رو سر قبرت باهات حرف میزنه و گریه میکنه
هیونجین: هر شب به یاد خاطرات گذشته، ساعتها در تاریکی تنها میشینه و به موسیقیای که همیشه با هم گوش میدادید، گوش میده و اشک میریزه.
هان: تمام روز به عکسهات نگاه میکنه و همچنان امیدواره که روزی برگردی، در حالی که قلبش با یاد تو میشکنه
فلیکس: هر بار که بارون میباره، به تو فکر میکنه و احساس میکنه که شاید این بارون پیامی از سمت توعه. اون سعی میکنه قوی باشه تا قولی که بهت داده رو نشکنه ولی از پسش برنمیاد
سونگمین: بعد تو کسی لبخندش رو ندیده، همیشه به جایی میره که باهم میرفتین و درونش با حسرت به یاد تو، اشک میریزه.
جونگین: هنوز درک این موضوع براش سخته که تو دیگه نیستی. هر روز بیدار میشه و با این واقعیت دست و پنجه نرم میکنه. احساس میکنه بخشی از وجودش کنده شده
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.