می سرایم "تو" و چشمان "تو" را نه سپیدی... نه غزل... تویی آن شعر دل انگیز و بلند... که پر از مثنوی بارانی... منم آن شاعر بیدل... ڪه فقط... برق چشمان تو را می بیند... سبڪ من عاشقی و قافیه ام دلتنگی ست... منم آن مست و پریشان نگاهت... ڪه دلم "تو" و "احساس تو" را می خواهد. فروغ_فرخزاد @silver-m #عاشقانه