چند وقتی ست

چند وقتی ست
که
باران ...

بی طاقتی میکند

برای
حرفهایش

پنجره ...
کنارش
همدردی میکند

یک برکه
گلایه دارد

از این
کلاغ های حسود

از بی خبری
آینه...

از افتادن
برگ ...

از سرو های به اصطلاح
مدعی با ژست

سکوت...

#حامی_شریبی**
دیدگاه ها (۱)

در آغوش تنهایی زمان و عشق را پرسه میزنماحساسم را میبلعم تلخ ...

ومن تازگی کشف کرده ام روی زمینموجوداتی زندگی میکنند ناشناخته...

امروز واژه ها بامن راه نمی آیند...گمانم،جاده خیالت را دیشب س...

از لیوان‌هابه لیوان شکسته فکر می‌کنیاز آدم‌هابه کسی که از دس...

درخواستی

𝔻𝕣𝕖𝕒𝕞 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕞𝕖¹¹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط