تو غربتی که سرده تمام روز و شبهاش

تو غربتی که سرده تمام روز و شبهاش
غریبه از من و ما عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش که تن به شب نبازم
با غربت من بساز،تا با خودم بسازم


عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش


تو خواب عاشقا رو تعبیر تازه کردی
کهنه حدیث عشق و تفسیر تازه کردی
گفتی که از تو گفتن یعنی نفس کشیدن
از خود گذشتن من یعنی به تو رسیدن
قلبمو عادت بده به عاشقانه مردن
از عشق زنده بودن از عشق جون سپردن
وقتی که هق هق عشق ضجه ی احتیاجه
سر جنون سلامت که بهترین علاجه


عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش


عشق من عاشقم باش اگر چه مهلتی نیست
برای با تو بودن اگر چه فرصتی نیست
عشق من عاشقم باش،نذار بیفتم از پا
بمون با من که بی تو نمی رسم به فردا


عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش
دیدگاه ها (۴)

هر زمان می بینمت قلبم پریشان می شودچشم هایم در هوایت باز گری...

ﭼﺸﻢ ﺑﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﻏﺮﻕ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﺍﻟﮑﯽﻗﺼﻪ ﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻭ ﺷﻮﻕ ﻭﺻﺎﻟﯽ ﺍﻟﮑﯽﻓﺮ...

صبح زیبا آمد و چشم شقایق باز شدلاله زلف سرکشش را شانه کرد و ...

باز شوهر بی بهانهبا ادایی کودکانههیکل چون استوانهمیکند غر غر...

آگاهی، فریاد نمی‌زنه؛ ارتعاشش خودش کار خودشو می‌کنه. نیازی ن...

قلب یخیپارت ۱۴با اینکه شرط هارو رعایت نکردید ولی گذاشتم، نه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط