دوپارتی جدید)))
دوپارتی جدید)))
p1:
داشتی برای ایفای نقش توی یه سریال آماده میشدی
تقریبا همهچیت آماده بود و فقط باید میکاپت کامل میشد
روی صندلی جلوی آیینه نشستی تا گریمورت بیاد
آروم وارد اتاق شد و سلام بلندی بهت کرد
زیادی با هم صمیمی بودین..مثل یه دوست!
وسایل هاش رو روی میز آرایشی گذاشت و دست هاش رو به هم کشید
با صدای بمش شروع به صحبت کرد: خب ا.ت شی پارتنرت کیه تو سریال؟؟
سرتو روی صندلی تکیه دادی و چشماتو بستی تا میکاپ رو شروع کنه: جی چانگ ووک پارتنرمه!
همونطور که معلوم بود گوشه لبش رو بالا داده ، ادامه داد: آها همون که تو صحنه های بوسه طرف مقابلو میبلعه؟
به حرفش بلند خندیدی و با سر جواب مثبت دادی: اره همون
کمی از کرم پودرِ هم رنگ پوستت رو روی پالتِ آرایشی ریخت و با پد آرایشی شروع به پخش کردنش روی صورتت کرد
میکاپ زیادی لازم نداشتی و فقط باید نوک دماغ و گونه هات یکم بیشتر قرمز میشد طوری که انگار آفتاب سوخته شده بودی
بعد از زدن رژگونه و شاینرِ نقره ایی روی گونه و دماغت، خط چشم کوتاه و نامعلومی روی انتهای چشمت کشید و با کمی ریمل کار رو تموم کرد
همونطور که داشت وسیله هاش رو مرتب میکرد و دنبال بالم لب میگشت شروع به صحبت کرد: هوم ولی من خسته شدم از این مکالمه تکراری! یه حسی بهم میگه ما نباید اینطوری باشیم!
به سمتت برگشت و شروع به زدن بالم لب کرد: میدونی؟ من اینهمه راه نیومدم برای یه دوستیه کوچیک!
موهاتو مرتب کرد و ازت فاصله گرفت
به خودت توی آیینه نگاه کردی: منظورت چیه یونگیا؟
بی وقفه ادامه داد: نمیتونم صبر کنم! تا زمانی که شونه به شونه من باشی!
من باید صبر کنم..
@nila1529
بعد از لحظه ایی مکث ادامه داد: ولی فکر کنم بالاخره انجامش میدم!
دستت رو گرفت و بعد از بلند کردنت از روی صندلی ادامه داد:عزیزم، تاحالا خواستی که دوست دختر من باشی؟؟
من....من هیچ بازی درنمیارم! این حسی که دارم یه فاز زودگذر نیست!
تور روی صندلی نشوند و ادامه داد: میشه دوست دختر من باشی؟ اگه میخوای اجازه بده که بدونم! مطمئنم میتونیم رسمیش کنیم!
کنارت نشست و از توی آیینه به هردوتون خیره شد: ما عالی به نظر نمیرسیم عزیزم؟
بیا به همین عالی بودن ادامه بدیم! فقط یکم! خدای من!
p1:
داشتی برای ایفای نقش توی یه سریال آماده میشدی
تقریبا همهچیت آماده بود و فقط باید میکاپت کامل میشد
روی صندلی جلوی آیینه نشستی تا گریمورت بیاد
آروم وارد اتاق شد و سلام بلندی بهت کرد
زیادی با هم صمیمی بودین..مثل یه دوست!
وسایل هاش رو روی میز آرایشی گذاشت و دست هاش رو به هم کشید
با صدای بمش شروع به صحبت کرد: خب ا.ت شی پارتنرت کیه تو سریال؟؟
سرتو روی صندلی تکیه دادی و چشماتو بستی تا میکاپ رو شروع کنه: جی چانگ ووک پارتنرمه!
همونطور که معلوم بود گوشه لبش رو بالا داده ، ادامه داد: آها همون که تو صحنه های بوسه طرف مقابلو میبلعه؟
به حرفش بلند خندیدی و با سر جواب مثبت دادی: اره همون
کمی از کرم پودرِ هم رنگ پوستت رو روی پالتِ آرایشی ریخت و با پد آرایشی شروع به پخش کردنش روی صورتت کرد
میکاپ زیادی لازم نداشتی و فقط باید نوک دماغ و گونه هات یکم بیشتر قرمز میشد طوری که انگار آفتاب سوخته شده بودی
بعد از زدن رژگونه و شاینرِ نقره ایی روی گونه و دماغت، خط چشم کوتاه و نامعلومی روی انتهای چشمت کشید و با کمی ریمل کار رو تموم کرد
همونطور که داشت وسیله هاش رو مرتب میکرد و دنبال بالم لب میگشت شروع به صحبت کرد: هوم ولی من خسته شدم از این مکالمه تکراری! یه حسی بهم میگه ما نباید اینطوری باشیم!
به سمتت برگشت و شروع به زدن بالم لب کرد: میدونی؟ من اینهمه راه نیومدم برای یه دوستیه کوچیک!
موهاتو مرتب کرد و ازت فاصله گرفت
به خودت توی آیینه نگاه کردی: منظورت چیه یونگیا؟
بی وقفه ادامه داد: نمیتونم صبر کنم! تا زمانی که شونه به شونه من باشی!
من باید صبر کنم..
@nila1529
بعد از لحظه ایی مکث ادامه داد: ولی فکر کنم بالاخره انجامش میدم!
دستت رو گرفت و بعد از بلند کردنت از روی صندلی ادامه داد:عزیزم، تاحالا خواستی که دوست دختر من باشی؟؟
من....من هیچ بازی درنمیارم! این حسی که دارم یه فاز زودگذر نیست!
تور روی صندلی نشوند و ادامه داد: میشه دوست دختر من باشی؟ اگه میخوای اجازه بده که بدونم! مطمئنم میتونیم رسمیش کنیم!
کنارت نشست و از توی آیینه به هردوتون خیره شد: ما عالی به نظر نمیرسیم عزیزم؟
بیا به همین عالی بودن ادامه بدیم! فقط یکم! خدای من!
۴۷.۴k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.