ساعت دل به عقربه هایش دل خوش کرده است و نمیداند چه بر ...
ساعت دل ، به عقربه هایش دل خوش کرده است و نمیداند چه بر سرم می آورد این چرخش مدام، این گردش بی دلیل. وقتی هیچ اتفاقی منتظرم نیست و آب از آب تکان نمی خورد. نمی ترسم. نگران نیستم ولی شاید چیزی از جنس انتظار حتی از نوع عبثش مرا به این عقربه های ساعت سرخوش و امیدوار میکند. تا کجا باید به انتظار باشم که ساعت ، دوباره یازده ضربه بنوازد و طلسم ها یک ساعت زودتر از همیشه شکسته شوند و سلام دوباره ام همان اتفاق دوست داشتنی باشد که قرار است به شوقم بیاورد...
- ۹۶۱
- ۳۰ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط