کسی را دوست نداشتی هنوز که بفهمی درد یعنی چه. خاطره نداشت
کسی را دوست نداشتی هنوز که بفهمی درد یعنی چه. خاطره نداشتی هنوز.
.
دستتان را بالا کنید و بگویید کجای زندگی شبیه این بودید. بگویید عروسی چه کسی زل زدید به عروس و داماد ولی خودتان توی محضر داشتید برگه طلاق امضا میکردید. بگویید در کدام مهمانی فامیلی ابراز علاقه لوس دو نامزد را دیدید و رفتید به هفت هشت ده سال قبلش و دلتان برای آن روزی تنگ شده که لابد دوست داشتنتان برای بقیه همین طوری بوده. بگویید کدام کافه نشسته بودید تنهایی و زل زدید به دو نفر میز روبرویی و یک نفر توی دلتان رخت میشسته.
.
بگویید کجای زندگی لبخند ماسیده تحویل بقیه دادید ولی دلتان تکیه دولت بوده و زنها چارقد توی صورت میکشیدند و زیر چادر میزدند توی صورتشان. بگویید کجای زندگی رقص دو نفره شادی را تماشا میکردید و نگران بودید که اسکاچ برسد به دمای بدن و شره کند توی خونتان و بغض گلویتان را بگیرد و اشک همین طوری از گوشه چشم بیاید پایین. بگویید کجای زندگی عزادارترین آدمِ جشنهای آدمها بودید. بگویید کجا محرمِ ربیع بقیه بودید.
.
دستتان را بالا کنید و بگویید کجای زندگی شبیه این بودید. بگویید عروسی چه کسی زل زدید به عروس و داماد ولی خودتان توی محضر داشتید برگه طلاق امضا میکردید. بگویید در کدام مهمانی فامیلی ابراز علاقه لوس دو نامزد را دیدید و رفتید به هفت هشت ده سال قبلش و دلتان برای آن روزی تنگ شده که لابد دوست داشتنتان برای بقیه همین طوری بوده. بگویید کدام کافه نشسته بودید تنهایی و زل زدید به دو نفر میز روبرویی و یک نفر توی دلتان رخت میشسته.
.
بگویید کجای زندگی لبخند ماسیده تحویل بقیه دادید ولی دلتان تکیه دولت بوده و زنها چارقد توی صورت میکشیدند و زیر چادر میزدند توی صورتشان. بگویید کجای زندگی رقص دو نفره شادی را تماشا میکردید و نگران بودید که اسکاچ برسد به دمای بدن و شره کند توی خونتان و بغض گلویتان را بگیرد و اشک همین طوری از گوشه چشم بیاید پایین. بگویید کجای زندگی عزادارترین آدمِ جشنهای آدمها بودید. بگویید کجا محرمِ ربیع بقیه بودید.
۳۲۰.۹k
۱۲ آبان ۱۴۰۰