: این یه داستانه خیلی لوسی که گریه میکنی !
_ : این یه داستانه خیلی لوسی که گریه میکنی !
اون داستان :
زمین : گایز یه سوال ، بیشتر از همه چه چیزی ناراحتتون میکنه ؟
زحل : .... من دارم حلقه های عزیزم رو از دست میدم....
نپتون : اتمسفر ام رو دادم از دست میدم .
اورانوس : منم... منم اتمسفر ام حدودا نابود شده...
زهره : ما داریم به مرگ نزدیک میشیم...؟ من... خیلی میترسم....
زمین : بیخیال ناراحت این نباش ، وقتی زمان مرگمون برسه خورشید اینجاست که ازمون محافظت کنه .
عطارد : اوه راستی خورشید ، چی تورو ناراحت میکنه...؟
خورشید : ...
آخه چطوری بهشون توضیح بدم بیشترین ناراحتیه من اینه که من قراره باعث مرگشون میشم 💔....
*خورشید یه ستارس و همه ستاره ها یه روز تبدیل به غول سرخ میشن و انفجار بزرگی میکنن....
اون داستان :
زمین : گایز یه سوال ، بیشتر از همه چه چیزی ناراحتتون میکنه ؟
زحل : .... من دارم حلقه های عزیزم رو از دست میدم....
نپتون : اتمسفر ام رو دادم از دست میدم .
اورانوس : منم... منم اتمسفر ام حدودا نابود شده...
زهره : ما داریم به مرگ نزدیک میشیم...؟ من... خیلی میترسم....
زمین : بیخیال ناراحت این نباش ، وقتی زمان مرگمون برسه خورشید اینجاست که ازمون محافظت کنه .
عطارد : اوه راستی خورشید ، چی تورو ناراحت میکنه...؟
خورشید : ...
آخه چطوری بهشون توضیح بدم بیشترین ناراحتیه من اینه که من قراره باعث مرگشون میشم 💔....
*خورشید یه ستارس و همه ستاره ها یه روز تبدیل به غول سرخ میشن و انفجار بزرگی میکنن....
۳.۶k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.