امشب به خوابم بیا !
امشب به خوابم بیا !
با خودت دو فنجان چای دارچین بیاور
من خودم را به خواب می زنم
گوشه ی تختم بنشین
صدایم کن
اول اسمم را بگو
بعد عزیزم
بعد هم بگو باشد انگار که خوابی
من می روم
بلند می شوی
بلند می شوم
دستم را دورِ کمرت حلقه می زنم
می گویم بلاخره آمدی . .
می گویی شک داشتی به آمدنم ؟
می گویم گاهی . . مثلِ امشب
نگاهم می کنی
بی هیچ حرفی چایم را می دهی دستم
دستم را می گیری
می گویی دیر آمدم
تا ماندنی تر باشد
تا قدرِ لحظه هایمان را بهتر بدانیم
.
امشب بیا
اینها را بگو
مبادا
دیر شود!!!!!
با خودت دو فنجان چای دارچین بیاور
من خودم را به خواب می زنم
گوشه ی تختم بنشین
صدایم کن
اول اسمم را بگو
بعد عزیزم
بعد هم بگو باشد انگار که خوابی
من می روم
بلند می شوی
بلند می شوم
دستم را دورِ کمرت حلقه می زنم
می گویم بلاخره آمدی . .
می گویی شک داشتی به آمدنم ؟
می گویم گاهی . . مثلِ امشب
نگاهم می کنی
بی هیچ حرفی چایم را می دهی دستم
دستم را می گیری
می گویی دیر آمدم
تا ماندنی تر باشد
تا قدرِ لحظه هایمان را بهتر بدانیم
.
امشب بیا
اینها را بگو
مبادا
دیر شود!!!!!
۳.۰k
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.