من هفت تا ددی دارم

❤❤❤❤❤❤❤
#من_هفت_تا_ددی_دارم 🚫🔥
#part_7۳

جونگ‌کوک:هانا

من:جوونم؟

جونگ‌‌کوک:نمیخوام ناراحتت کنم اما چرا هیچوقت از گذشته چیزی نمیگی!

با یاد گذشته اشک توی چشم دوید اما بلاخره که می‌فهمیدن

من:توی سئول به دنیا اومدم وضع مالیمون خیلی خوب بود

راستش من یه داداش داشتم از خودم بزرگ تر بود میدونین اگه بود الان 25 سالش بود

کوچیکتر بودم فکر کنم 14 سالم بود یه مرده اومد خونمون

خیلی خوب اونروز یادمه....

یه مرد بی ریخت و زشت بود موهاش سفید بود و دندوناش زرد بود

نگاهش که به من افتاد نگاه هیزی بهم انداخت و همراه بابا رفت تو

یواشکی پشت دیوارا قائم شدم و حرفاشونو گوش دادم

اونموقع فهمیدم بابا داره ورشکست میشه و این مرده شریکش و ازش کمک میخواد

میدونین مرده در عوضش میخواست من رو از مرده بخره

بابام داد و بی داد راه انداخت و مرده رو زیر باد کتک گرفت

خیلی ترسیده بودم تا بلاخره داداشم مرده رو از بابا جدا کرد و از خونه بیرون کرد

هنوز حرف آخرش توی گوشمه گفت زندگیتونو جهنم میکنی

#ANIL
@dady_2021
دیدگاه ها (۱)

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

من هفت تا ددی دارم

《مدرسه رویایی》

پارت : ۲۸

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط