fic (Jungkook)
fic (Jungkook)
Fic: My legacy
Part: ۱۷
Please support
Do not copy
........................
+آه واقعاا ..........برای خودم متاسفم........(بغض کرده میخنده ) ......﮼سختهبغضنزارهنفسبکشی:)...
زمان ثابت کرده همتونو ••͜ !..........زِندِگیم شُدِه خَندِه هایِ مَصنوعی...
لا بِ لای دَردایِ واقِعی:)!........................میدونستم مهم #نیستم ولی دیگه نه اینقد
÷منو ببین ا/ت من واقعا.......
+خفه شو ..........مم..ن همین الانم مردم بغضش شکست
[با گریه ]
+یکی از اون که هی میاد رو قلب شکستم پا میزاره
من تو این دونیا تنها.............این یکیم کم مونده بود بهم درخواست ازدواج بده که فهمیدم قصد جونمو داره
÷ببین منو ......
+برو بیرون
÷ا/ت
+گفتمبیرون (داد همراه با گریه )
÷ب..باشه
تهیونگ از خونه زد بیرون
جنکوک نزدیک ا/ت شد
_حا..لت خوبه .
+حتی نگاهشم نکرد
و به سمت اتاق خودش حرکت کرد
ا/ت ویو
رفتم اتاقم واقعا برا خودممتاسفم
یه روز از خه دل خوشحال شدم تلافیشم مرگ بوده
از خودم حالم بهممیخوره
یه آدم بی عقلم
باید خودمو درست کنم
به هر کسی دل ندم
باید خودمو به جایگاه بلندی برسونم
باید انتقاممرو بگیرم
باید به همشون نشون بدم من کیم
باید .....باید
پتو رو سرم گشیدم گریم بند اومده بود
کم ....کم چشام گرمخواب سد و به خواب رفتم
................
ادامه دارد
حمایت کنید
Fic: My legacy
Part: ۱۷
Please support
Do not copy
........................
+آه واقعاا ..........برای خودم متاسفم........(بغض کرده میخنده ) ......﮼سختهبغضنزارهنفسبکشی:)...
زمان ثابت کرده همتونو ••͜ !..........زِندِگیم شُدِه خَندِه هایِ مَصنوعی...
لا بِ لای دَردایِ واقِعی:)!........................میدونستم مهم #نیستم ولی دیگه نه اینقد
÷منو ببین ا/ت من واقعا.......
+خفه شو ..........مم..ن همین الانم مردم بغضش شکست
[با گریه ]
+یکی از اون که هی میاد رو قلب شکستم پا میزاره
من تو این دونیا تنها.............این یکیم کم مونده بود بهم درخواست ازدواج بده که فهمیدم قصد جونمو داره
÷ببین منو ......
+برو بیرون
÷ا/ت
+گفتمبیرون (داد همراه با گریه )
÷ب..باشه
تهیونگ از خونه زد بیرون
جنکوک نزدیک ا/ت شد
_حا..لت خوبه .
+حتی نگاهشم نکرد
و به سمت اتاق خودش حرکت کرد
ا/ت ویو
رفتم اتاقم واقعا برا خودممتاسفم
یه روز از خه دل خوشحال شدم تلافیشم مرگ بوده
از خودم حالم بهممیخوره
یه آدم بی عقلم
باید خودمو درست کنم
به هر کسی دل ندم
باید خودمو به جایگاه بلندی برسونم
باید انتقاممرو بگیرم
باید به همشون نشون بدم من کیم
باید .....باید
پتو رو سرم گشیدم گریم بند اومده بود
کم ....کم چشام گرمخواب سد و به خواب رفتم
................
ادامه دارد
حمایت کنید
۴.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.