black flower(p,80)

black flower(p,80)


پ/ج: از همون روز اولی که برنامه ی ازدواج شیومین و جونگ کوک رو ریختم.... در ضمن کاری که من میخوام انجام بدم به صلاح کمپانیه .

مادر جونگکوک پوزخندی زد.

م/ج : من نه تنها با این ازدواج ، بلکه با ادقام دو تا کمپانی به شدت مخالفم.

نفس عمیقی کشید و ادامه داد.

م/ج : هیچ کدومشون نباید اتفاق بیفته من رضایت نمی دم.

آقای جئون آهی کشید.

پ/ج : این به نفع همه ست عزیزم.

م/ج: نه فقط به نفع خانواده ی کیمه نه ما... در آخر خانواده ی ما ضرر می کنه نه کیمی که این کار براش یه معامله ی دو سر سوده.

شیومین: مادر جان منظورتون از این حرف چیه ؟
چون من دارم با جونگ کوک ازدواج میکنم این حرف ها رو می‌زنید ؟
پدرم هیچ دخالتی نداره و سود و ضرری که از این ازدواج بهش میرسه براش هیچ اهمیتی نداره.

خانم جئون تمسخر آمیز خندید.

م/ج : که اینطور پس از پدرت بخواه این ازدواج رو کنسل کنه.... من ترجیح میدم پسرم با امگایی که بتونه به ادامه ی نسل خانوادمون کمک کنه ازدواج کنه نه امگایی مثل تو...

بهش چشم غره رفت.

شیومین منتظر به جونگ کوک نگاه کرد تا ازش در مقابل مادرش دفاع کنه اما مثل اینکه ذره ای براش اهمیت نداشت و مشغول بازی کردن با غذاش بود.