سخت است زندگی تو را به جایی برساند که آرزوی مرگ کنی...
سخت است زندگی تو را به جایی برساند که آرزوی مرگ کنی...
که از خدا بخواهی زود تر قطع کند این نفس های خسته ات را....
بخدا نه من ضعیف هستم
نه از آن آدم هایی هستم که به این راحتی ها جا بزنم...
امثال آدم هایی مثل من وقتی میگویند کم آوردند
یعنی به معنای واقعی بریده اند...
یعنی تمام مسیر های زندگی شان بسته شده
یعنی دیگر صبرشان سر آمده
یعنی دیگر خونشان به جوش آمده
یعنی دیگر خسته شده اند از این خنده های مصنوعی
که جمله کم آورده ام را به زبان میاورند...
خدایا...
تو را به بزرگی ات قسم تمامش کن...
خیالت راحت
نباشم هیچ چیز تغییر نمیکند
هیچ کس نبود مرا حس نمیکند
فقط چند روزی مادرم اشک میریزد
که آن هم بعد چندروز برایش عادی میشود
مرگ یک بار...
شیون یک بار.....
تمامش کن...
راحتم کن....
که از خدا بخواهی زود تر قطع کند این نفس های خسته ات را....
بخدا نه من ضعیف هستم
نه از آن آدم هایی هستم که به این راحتی ها جا بزنم...
امثال آدم هایی مثل من وقتی میگویند کم آوردند
یعنی به معنای واقعی بریده اند...
یعنی تمام مسیر های زندگی شان بسته شده
یعنی دیگر صبرشان سر آمده
یعنی دیگر خونشان به جوش آمده
یعنی دیگر خسته شده اند از این خنده های مصنوعی
که جمله کم آورده ام را به زبان میاورند...
خدایا...
تو را به بزرگی ات قسم تمامش کن...
خیالت راحت
نباشم هیچ چیز تغییر نمیکند
هیچ کس نبود مرا حس نمیکند
فقط چند روزی مادرم اشک میریزد
که آن هم بعد چندروز برایش عادی میشود
مرگ یک بار...
شیون یک بار.....
تمامش کن...
راحتم کن....
۳.۱k
۲۵ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.