بودنت حس عجیبی است که دیدن دارد
بودنت حس عجیبی است که دیدن دارد
ناز چشمان قشنگ تو ... کشیدن دارد
آتش از هرم تنت سخت به خود می پیچد
" دل من شوق در آغوش پریدن دارد "
لب تو کهنه شرابی است و من می دانم
بوسه از طعم دهان تو ... چشیدن دارد
چشم تو ریخته بر هم من ِ معمولی را
یک نگاه تو به من ... جامه دریدن دارد
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
وصل تو خواب و خیال است ... ولی باور کن
بودنت ... حس عجیبی است که دیدن دارد
ناصر رعیت نواز
ناز چشمان قشنگ تو ... کشیدن دارد
آتش از هرم تنت سخت به خود می پیچد
" دل من شوق در آغوش پریدن دارد "
لب تو کهنه شرابی است و من می دانم
بوسه از طعم دهان تو ... چشیدن دارد
چشم تو ریخته بر هم من ِ معمولی را
یک نگاه تو به من ... جامه دریدن دارد
سر و سامان بدهی یا سر و سامان ببری
قلب من سوی شما میل تپیدن دارد
وصل تو خواب و خیال است ... ولی باور کن
بودنت ... حس عجیبی است که دیدن دارد
ناصر رعیت نواز
۱.۸k
۰۱ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.