فیک عشق مصنوعی
فیک عشق مصنوعی
پارت ۱
.
.
علامت ها:
ا.ت(#)
جین(÷)
برادر جین(&)
لیندا(@)
مامان جین(×)
پدر جین(+)
پدر ا.ت(=)
مادر ا.ت(!)
معرفی
ا.ت یه دختر ۲۵ سالست که از وقتی رابطه جین با لیندا لو رفته ا.ترو مجبور کردن که با جین ازدواج کن ا.ت کلا دختر ساکتی هست و عاشق بچه هاست
جین رو که خودتون میشناسید
با لیندا ۵ ساله که رابطه داره
لیندا:۲۸ سالشه و کلا لباس های باز میپوشه و اخلاق گوهی داره و خیلی لوسه وضعیت مالیش خوبه
(ویو ا.ت)
به زور دارن منو عروس میکنن چند روز خودمو تو اتاق حبس کردم ولی برا کسی مهم نیست
رفتم جلو آینه از خودم متنفرم با مشت زدم تو آینه و جیغ بلندی کشیدم
و نشستم کف زمین و همینجوری به خونه که از دستم میرفت نگاه میکردم
(ویو جین )
با دا اشم و مامانم رفته بودیم خونه ا.ت اینا که تاریخ عروسی رو هماهنگ کنیم تو حیاط نشسته بودیم که یهو صدای شکستن و بعدش صدای جیغ ا.ت اومد منو ا.ت از بچه گی با هم دوستیم
پس نگرانش شدم و با دو رفتیم بالا
در قفل بود هر چقدر در میزدیم باز نمیکرد
÷ا.ت درو باز کن
!دخترم بیا بیرون
=ا.ت دخترم خوبی آسیب دیدی؟
&صبر کنید یه صدایی از اتاق میاد
همه ساکت شدیم که دیدم صدای هق هق های ا.ت میاد
÷برید کنار درو میشکنم
&ا.ت اگه جلو دری برو اون ور
چند ضربه محکم زدم و در باز شد
ا.ت کف زمین نشسته بود و دستش و لباسش خونی بود
زود مادر ا.ت رفت پیشش
!این چه کاری بود کردی هاا الان جواب مردمو چی باید بدیم
=تو آدم نمیشی نه
×ا.ت عزیزم خوبی؟
که یهو بابای ا.ت از موهای ا.ت گرفت و کشون کشون میبرد
×ولش کن
&آقای لی ولش کنید
محکم دست پدر ا.ت رو گرفتم
÷ولش کن
ا.ت بی جون رو پاهاش وایساد
رفتم سمتش و بردمش سمت دستشویی
دستشو شستم
و باند پیچی کردمش و صورتشو آب زدم
÷وایسا برات لباسبیارم
رفتم تو اتاقش و براش یه لباس راحتی بردم
و کمکش کردم که بپوشه
÷الان بهتری
#ممنونم
÷خواهش میکنم بیا بریمپایین
پارت ۱
.
.
علامت ها:
ا.ت(#)
جین(÷)
برادر جین(&)
لیندا(@)
مامان جین(×)
پدر جین(+)
پدر ا.ت(=)
مادر ا.ت(!)
معرفی
ا.ت یه دختر ۲۵ سالست که از وقتی رابطه جین با لیندا لو رفته ا.ترو مجبور کردن که با جین ازدواج کن ا.ت کلا دختر ساکتی هست و عاشق بچه هاست
جین رو که خودتون میشناسید
با لیندا ۵ ساله که رابطه داره
لیندا:۲۸ سالشه و کلا لباس های باز میپوشه و اخلاق گوهی داره و خیلی لوسه وضعیت مالیش خوبه
(ویو ا.ت)
به زور دارن منو عروس میکنن چند روز خودمو تو اتاق حبس کردم ولی برا کسی مهم نیست
رفتم جلو آینه از خودم متنفرم با مشت زدم تو آینه و جیغ بلندی کشیدم
و نشستم کف زمین و همینجوری به خونه که از دستم میرفت نگاه میکردم
(ویو جین )
با دا اشم و مامانم رفته بودیم خونه ا.ت اینا که تاریخ عروسی رو هماهنگ کنیم تو حیاط نشسته بودیم که یهو صدای شکستن و بعدش صدای جیغ ا.ت اومد منو ا.ت از بچه گی با هم دوستیم
پس نگرانش شدم و با دو رفتیم بالا
در قفل بود هر چقدر در میزدیم باز نمیکرد
÷ا.ت درو باز کن
!دخترم بیا بیرون
=ا.ت دخترم خوبی آسیب دیدی؟
&صبر کنید یه صدایی از اتاق میاد
همه ساکت شدیم که دیدم صدای هق هق های ا.ت میاد
÷برید کنار درو میشکنم
&ا.ت اگه جلو دری برو اون ور
چند ضربه محکم زدم و در باز شد
ا.ت کف زمین نشسته بود و دستش و لباسش خونی بود
زود مادر ا.ت رفت پیشش
!این چه کاری بود کردی هاا الان جواب مردمو چی باید بدیم
=تو آدم نمیشی نه
×ا.ت عزیزم خوبی؟
که یهو بابای ا.ت از موهای ا.ت گرفت و کشون کشون میبرد
×ولش کن
&آقای لی ولش کنید
محکم دست پدر ا.ت رو گرفتم
÷ولش کن
ا.ت بی جون رو پاهاش وایساد
رفتم سمتش و بردمش سمت دستشویی
دستشو شستم
و باند پیچی کردمش و صورتشو آب زدم
÷وایسا برات لباسبیارم
رفتم تو اتاقش و براش یه لباس راحتی بردم
و کمکش کردم که بپوشه
÷الان بهتری
#ممنونم
÷خواهش میکنم بیا بریمپایین
۷.۴k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.