ای روزگار با دل من جنگ می کنی

ای روزگار! با دل من جنگ می کنی
لب را ز خون سرخ دلم رنگ می کنی
.
گنجشک وار می کشی‌ام در قفس، همیش
پای فرار و بخت مرا لنگ می کنی
.
با روز های سخت و غم انگیز و دردها
دنیای قلب پاکِ مرا تنگ می کنی
.
خنجر به جانِ زخمی‌ام از پشت می زنی
خود را به پیش با خردان خنگ می کنی
.
با صد فریب و حیله گری های خود مدام
قلبِ رفیقِ مردِ مرا سنگ می کنی
.
من با تو عاشقانه قدم می زنم، ولی
لعنت به تو که با دلِ من جنگ می کنی....
.
#محرابی_صافی
دیدگاه ها (۱)

صبوری نیز راه گریه را بر من نمی گیردکسی راه مسافر را دم رفتن...

مرا افسون خود کرده است آن چشم سیه کارتنکن با من جفا کاری که ...

بگید... آره... گاهی دلتونو بزنید به دریا و بگیدکه چقدر دوسشو...

تکپارتی دوباره باهم بذر عشقمون رو میکاریم …ایرپادت رو داخل گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط