مرا افسون خود کرده است آن چشم سیه کارت
مرا افسون خود کرده است آن چشم سیه کارت
نکن با من جفا کاری که دلخونم از آزارت
مرا بنواز و نیکو دار ، من غیر از تو یارم نیست
زدی آتش به جان من نکن اینگونه با یارت
تو جانی ، بیش از این دل را نسوزان در فراق خود
که میترسم شود روزی خراب اینگونه بازارت
تو درمان دلِ زاری دوای قلب بیماری
چرا در فکر آزاری؟ بر این دیوانه بیمارت
جفاها کرده بر جانم کمان ابروی خونریزت
چرا بستی تو تیغ از رو برای عاشق
نکن با من جفا کاری که دلخونم از آزارت
مرا بنواز و نیکو دار ، من غیر از تو یارم نیست
زدی آتش به جان من نکن اینگونه با یارت
تو جانی ، بیش از این دل را نسوزان در فراق خود
که میترسم شود روزی خراب اینگونه بازارت
تو درمان دلِ زاری دوای قلب بیماری
چرا در فکر آزاری؟ بر این دیوانه بیمارت
جفاها کرده بر جانم کمان ابروی خونریزت
چرا بستی تو تیغ از رو برای عاشق
۲۰۰.۲k
۰۶ مهر ۱۴۰۱