بی تو اینجا میشود سر کرد اما با چه حال

بی تو اینجا میشود سر کرد اما با چه حال
دیده ها را میشـــود تر کـرد اما با چه حال

رفته ای و داغ تو در خاطرم جا مانده است
می توان با خاطرت هم خستگی در کرد اما با چه حال

باورش سخت است رفتی و چه تنها مانده ام
بایدم این قصه باور کرد اما با چه حال

بین این دِربی که در آغوش ما آمد پدید
هر چه اینجا کرد داور کرد اما با چه حال

عاقبت هجران به سر می آید از دل های ما
با تو بهتر میشود سر کرد اما با چه حال
دیدگاه ها (۱)

در مسیر باد باش و بوسه هایم را بگیرتو همیشه شاد باش و غصه ها...

همنفس با سنگ ساحل، ماجراها دیده امموج در موج، خروش خشم دریا ...

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط