< مغرور فداکار >

< مغرور فداکار >
(پارت ۵)
ویو تهیونگ **
رفتم طبقه پایین ک بریم اما یهو کوک رو دیدم..خوشتیپ کرده بود . خواستم سر ب سرش بزارم

*جناب جئون چرا یهو اینطوری خوشتیپ شدی؟

( چشات کور بود نمیدیدی

*نه از بس سینگل بودی مث ولگردا بودی

( بامنی ؟ جرات داری بیاااا

*گوه خوردم....

( .بیا بریم کمتر ور بزن...

رفتیم اونجا خیلی شلوغ بود ما زودتر اومده بودیم.. رفتیم ی جا نشستیم و سفارش دادیم یهو با چیزی ک دیدم تعجب کردم...

ویو ها ایل **
وارد بار شدم سورا رو دیدم... ی جا نشستیم یکم نوشیدیم و رفتیم رقصیدیم خیلی خوش میگذشت....

خسته شدیم اومدیم نشستیم دوباره شروع کردیم ب نوشیدن...

تقریبا مست بودم... سو را اخراش بود (یعنی از مستی درحال مرگه)

یهو احساس کردم یکی داره نگام میکنه رومو برگردوندم بدنم لرزید اون پسره کوک با تهیونگ اینجا بود...

فکر کنم هر روز اینجا باشن...بهشون بی محلی کردم...

ویو کوک **

( هی تهیونگ اونجا رو ببین خانم معلمه شجاعمونه

* کو کجا؟

( چشاتو باز کن

* اها دیدم اون خوشگله کیه جفتش

( احمقی ؟ خانم جانگه معلم فیزیک...

* اها من فیزیک شرکت نمیکردم... ولی فک کنم از این ب بعد ب فیزیک علاقه پیدا کنم

( هول

* خوشم اومده هول نیستم

( باشه باشه.... بیا بریم پیشش

* حله

رفتم بالا سرش، زدم رو شونش..

( ببخشید خانم کیم؟

-(واقعا حوصلشو نداشتم ولی میترسیدم چیزی بگم) بله؟

( منو میشناسین نه؟

-بله جناب جئون

( خیلی هم خوب.. فکر نمیکردم اینجا ببینمت ب نظر میومد زیادی مثبت باشی پس اشتباه فکر میکردم.. هر روز اینجایی ن؟

- اولا با من رسمی صحبت کنید من بزرگتر از شما هستم دوما قضاوت نکنین

( کی میدونه؟ شاید من بزرگتر باشم..

- هیچ چیز از شما بعید نیس

( باهوشی پس...خوشحال شدم.. تهیونگ بیا بریم...ندیدمش.. تهیونگ ، تهیونگ کجایی

- یهییییییی

( چی شده

- سورا سورا نیستش

( وای ن تهیونگ هول

- چیزی گفتین؟

( نه راحت باشین خدافظ

- چش بود... سورا از دست تو حتما رفته برقصه..

(نظراتتون رو بهم بگید کیوتای من🍓✨)

#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره #رمان

#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor